ژان دو لا فونتن: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Amouzandeh (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
Amouzandeh (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲:
== دارای منبع ==
* «شتاب بیحاصل است، به هنگام راه افتادن شرط است.»
** ''مجموعه افسانهها''
* «از دور چیزکی است، از نزدیک هیچ.» ▼
** ''مجموعه افسانهها''
* «این قانون طبیعت است که ما را به یاری رساندن به یکدیگر فرا میخواند.» ▼
** ''مجموعه افسانهها''
* «سلام و تهنیت خلق نه بر بزرگان نابخرد، بل بر جامه گرانبهای آنها است.» ▼
** ''مجموعه افسانهها''
* «طمع کردن در سود بیشتر، بیدغدغه زیان میسر نخواهد بود.» ▼
** ''مجموعه افسانهها''
* «من خم میشوم، اما نمیشکنم.» ▼
** ''مجموعه افسانهها''
* «نخستین کسی که میتواند زن را فریب دهد خود او است.» ▼
** ''مجموعه افسانهها''
* «همیشه و همه جا کوچکترها باید تاوان نادانی و حماقت بزرگترها را بدهند.» ▼
** ''مجموعه افسانهها''
==بدون منبع==
* «صلح و صفا و آرامش مسلط بر زندگی مرغها، با آمدن یک خروس، به پایان رسید و جنگ و ستیز آغاز شد.»▼
* «قلب زن پرتگاهی است که عمقش را نمیتوان تخمین زد.»▼
▲* «از دور چیزکی است، از نزدیک هیچ.»
* «کلیدی که صندوق پول را باز میکند، قفل دلها را میگشاید.»▼
* «نوع انسان با این همه بزرگی خود هنوز آنقدر انسان نشدهاست که بتواند فقط از عقل انسانی خود دستور بگیرد، این است که میبینید افسانهای که از قول یک قورباغه یا سوسک بالدار نقل شده، بیش از کلمات حکما در مغز مردم نفوذ میکند. انسان تاکنون بزرگترین تجربهها و معارف خود را از حیوانات ناچیزتر از خود یاد گرفتهاست.»▼
▲* «این قانون طبیعت است که ما را به یاری رساندن به یکدیگر فرا میخواند.»
* «وقتی به رستوران وارد میشوی ببین جیبت چه میگوید، نه معدهات.»▼
* «هیچ چیز بر عشق نمیتواند حکومت کند، بلکه این عشق است که حاکم بر همه چیز است.»▼
▲* «سلام و تهنیت خلق نه بر بزرگان نابخرد، بل بر جامه گرانبهای آنها است.»
▲* «صلح و صفا و آرامش مسلط بر زندگی مرغها، با آمدن یک خروس، به پایان رسید و جنگ و ستیز آغاز شد.»
▲* «طمع کردن در سود بیشتر، بیدغدغه زیان میسر نخواهد بود.»
▲* «قلب زن پرتگاهی است که عمقش را نمیتوان تخمین زد.»
▲* «کلیدی که صندوق پول را باز میکند، قفل دلها را میگشاید.»
▲* «من خم میشوم، اما نمیشکنم.»
▲* «نخستین کسی که میتواند زن را فریب دهد خود او است.»
▲* «نوع انسان با این همه بزرگی خود هنوز آنقدر انسان نشدهاست که بتواند فقط از عقل انسانی خود دستور بگیرد، این است که میبینید افسانهای که از قول یک قورباغه یا سوسک بالدار نقل شده، بیش از کلمات حکما در مغز مردم نفوذ میکند. انسان تاکنون بزرگترین تجربهها و معارف خود را از حیوانات ناچیزتر از خود یاد گرفتهاست.»
▲* «وقتی به رستوران وارد میشوی ببین جیبت چه میگوید، نه معدهات.»
▲* «همیشه و همه جا کوچکترها باید تاوان نادانی و حماقت بزرگترها را بدهند.»
▲* «هیچ چیز بر عشق نمیتواند حکومت کند، بلکه این عشق است که حاکم بر همه چیز است.»
== پیوند به بیرون ==
سطر ۴۰ ⟵ ۳۲:
[[رده:شاعران|لافونتن، ژان دو]]
[[رده:نویسندگان|لافونتن، ژان دو]]
[[bs:Jean de La Fontaine]]
[[de:Jean de La Fontaine]]
|