فریدریش انگلس: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱:
[[Image:Engels.jpg|thumb|
'''[[W:فریدریش انگلس|فریدریش انگلس]]'''، سیاستمدار، اقتصاددان، فیلسوف، روزنامهنگار، مورخ و سوسیالیست آلمانی. زادروز: ([[۲۸ سپتامبر]] [[۱۸۲۰ (میلادی)|۱۸۲۰]] - [[۵ اوت]] [[۱۸۹۵ (میلادی)|۱۸۹۵ میلادی]])
خط ۵:
'''سخنرانی در مراسم بدرود [[کارل مارکس]]/ ۱۷ مارس ۱۸۸۳'''
* «در ساعت دو و چهل و پنج دقیقهٔ بعدازظهر چهاردهم مارس، بزرگترین اندیشمند معاصر، از اندیشیدن بازایستاد. تنها دودقیقه تنهایش گذاشته بودیم، در بازگشت، او را در صندلی راحتیش دیدیم که آرام، بسیار آرام، آرمیده بود و افسوس که آرامشی جاودانه بود.»
* «با درگذشت او، پرولتاریای مبارز اروپا و آمریکا، اندیشمند بزرگی را از دست
* «مارکس با کشف قانون «ارزش اضافی» بر این تاریکی پرتویی از نور پاشید. کشف چنین قوانینی میتواند جان پرشور و مغز اندیشمند هر فرزانهای را تسکین دهد. زندگی در جوار هر انسانی که حتی یکی از این دو مسأله را کشف نموده باشد، بسی شادیآفرین است. مارکس در بسیاری از زمینههای علمی دیگر نیز به تحقیق و تفحص
* «
* «مارکس، انسانی بود که در طول زندگی درخشانش، بیشترین اتهامها و توهینها را تحمل کرد. دولتهای دیکتاتوری و جمهوری، او را از کشورهای خود راندند. بورژواها، چه محافظهکاران و چه فوقدمکراتها در شایعه پراکنی و ترویج نفرت علیه او به رقابت با یکدیگر برخاستند. با این همه، او نسبت به تمام این زشتیها و پلشتیها، بیتفاوت بود و آنها را یکسر نادیده میگرفت. تنها زمانی به آنها پاسخ میداد که ضرورتی انقلابی ایجاب مینمود.»
* «کارل مارکس زمانی جهان را ترک گفت که میلیونها کارگر انقلابی، از معدنهای سیبری تا کالیفرنیا، از اروپا تا آمریکا، عاشقانه دوستش داشتند و در فقدانش سوگوار شدند. با صراحت میگویم: گرچه این انسان، مخالفان بسیاری داشت، اما هیچکس را با شخصیت وی خصومتی نبود.»
'''نامه به [[کارل مارکس]]/ ۶ ژوئن ۱۸۵۳'''
* «
* «
* «
* «این روزها به بررسی تاریخ شخص محمد پرداختهام؛ تاکنون فکر میکردم که این تاریخ خصلت یک واکنش بدوی علیه اهالی ساکن و فلاحان شهری است که به سختی دچار تفرقه مذهبی بودند و مذهب
'''تجربه پارس و چین در
* «فروشندگان تمدن که بر روی شهرهای بیدفاع گلولههای آتشین شلیک میکنند و علاوه بر کشتار مردم، از تجاوز به زنان هم ابا ندارند، چنین شیوههایی را (جنگ مردمی)
* «علیرغم تمام پیشداوریها و نظریاتی که به ناآگاهی و بربریت آنها اشاره دارد، و علیرغم تمام مواردی که ذکر میکنند، باید بپذیریم که این جنگ، یک جنگ مردمی است. و در یک جنگ
* «انگلیسیها به بوشهر حمله کردند و درآنجا با مقاومتی بیباکانه ولی ناکارآمد مواجه شدند، اما مردانی که در بوشهر میجنگیدند، جزء ارتش منظم نبودند؛ جنبش مقاومت از افراد محلی فارس و عرب ساحل نشین تشکیل شده بود.»
|