* «خداوند، عشق است، عشقی که \سپس از نفوذ به درون ما، نرم میکند، ناب میکند، تازه میکند، بازسازی میکند. و درون آدمی را دگرگون میکند. نیروی ارادهارادهٔ انسان را دگرگون نمیکند. زمان انسان را دگرگون نمیکند. عشق دگرگون می کند! زیرا؛ عشق خداوند است و خداوند، عشق است.» ▼
* «اگر صاحب عطیه پیشگویی باشم و آگاه باشم بر تمام اسرار و بر تمامی دانشها، اگر ایمانم چنان کامل باشد، تا آنجا که کوهها را جابهجا کنم و عشق نداشته باشم، هیچم و اگر تمامی اموالم را میان فقرا تقسیم کنم و اگر بدن خود را به آتش بسپارم، اما عشق نداشته باشم، هیچ حاصلی بدستم نیست. اگر عشق را از منشور شعورمان بگذرانیم و به عناصر تشکیلدهندهاش تجزیه کنیم، خواهیم دید که عشق از ۹ عنصر اصلی تشکیل شدهاست:<br/>
:بردباری: عشق، بردبار است.<br/>
:مهربانی: مهربان است.<br/>
:سخاوت: عشق، در آتش حسد نمیسوزد.<br/>
:فروتنی:غرور ندارد.<br/>
:ظرافت: عشق، اطوار ناپسندیده ندارد.<br/>
:تسلیم: نفع خود را خواهان نیست.<br/>
:تسامح: خشم نمیگیرد.<br/>
:معصومیت: سوءظن ندارد.<br/>
:صداقت: از ناراستی شاد نمیشود، اما با راستی به شعف میآید.»
▲* «خداوند، عشق است، عشقی که \س از نفوذ به درون ما، نرم میکند، ناب میکند، تازه میکند، بازسازی میکند. و درون آدمی را دگرگون میکند. نیروی اراده انسان را دگرگون نمیکند. زمان انسان را دگرگون نمیکند. عشق دگرگون می کند! زیرا؛ عشق خداوند است و خداوند، عشق است.»
* «دانستن هدف زندگی یا دانستن بهترین راه خدمت به خدا کافی نیست، افکار خودت را به عمل درآور؛ راه، خودش را نشان میدهد.»