* «انسان هاانسانها از خطاهای شان می آموزندمیآموزند و خطا طی فرآیندی می تواندمیتواند اثر تربیتی داشته باشد. اما چرا انسان هاانسانها خطا می کنند؟میکنند؟ به این دلیل که جریان تربیت، جریان آموختن از خطاست یعنی افراد خطا می کنندمیکنند و این باعث قدرت انکیزشی در آنها می شودمیشود.»<ref>[http://www.mehrnews.com/news/3954046/%D9%BE%D8%B0%DB%8C%D8%B1%D8%B4پذیرش-%D8%AE%D8%B7%D8%A7خطا-%D8%AF%D8%B1در-%D8%AA%D8%B1%D8%A8%DB%8C%D8%AAتربیت-%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86انسان-%D8%B6%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8Cضروری-%D8%A7%D8%B3%D8%AAاست سایت خبرگزاری مهر، ۱۳۹۶]</ref>
* «تعارض بین [[علم]] و [[دین]] وجود داشته است. علمِ تفسیر از قبل بوده که اخیرااخیراً هم تحت عنوان هرمونتیک مطرح می شودمیشود. اما مناقشه در بحث علم تجربی است. از خود دانشمندان بپرسیم علم چیست پاسخی صحیح ندارند چون آنها چون آنقدر درگیر موضوع هستند ممکن است به همان اندازه از موضوع دور باشند. گفته میشود که "«انسان بیشبیش از آنچه میگوید میداند"» این نشاندهندهینشاندهندهٔ وجود دانش ضمنی در انسانها است. چیستی علم مبهم است.»<ref>[http://www.cgie.org.ir/fa/news/141173 سایت مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۳]</ref>
* «روش پژوهش میان- رشته ایرشتهای به بررسی سطوح و ساختارهای چندگانه، سازوکارهای هر ساختار و نقش آنها در خلق رویدادها می پردازدمیپردازد. مراحل پژوهش شامل فرآیندی است که طی آن باید از توصیف یک موضوع انضمامی مبهم به سوی انتزاع ساختارهای معنادار از آن حرکت کرد، سپس این روش به تبیین ساختارها با توجه به عوامل درونی و بیرونی می پردازدمیپردازد. در نهایت دانش حاصل از این تبیین را به منظور نقد و اصلاح عوامل محدودیت آفرین ترکیب می کندمیکند. این فرآیندفرایند شامل شناسایی مسئله، طرح سؤال استعلایی، توصیف پدیده هایپدیدههای پیچیده و لایه مند به گونه ایگونهای انضمامی، تفکیک و انتزاع، استنباط فرآیندی به منظور شناخت سازوکارهای هر ساختار، باز توصیف و ترکیب جدید و در نهایت کنش است.»<ref>[http://www.ensani.ir/fa/content/364253/default.aspx سایت پرتال جامع علوم انسانی، ۱۳۹۴]</ref>
* «رشتههای دانشگاه و حتی خود دانشگاه اقتضا میکند که یک تکثر در آن وجود داشته باشد، اما در مقابل کسانی معتقدند که باید به دنبال امر واحدی در دانشگاه بود. در این دیدگاه، [[فرهنگ]] دانشگاهی چیز واحدی میتواند باشد. برای مثال، بارنت که یکی از صاحبنظران معاصر در امر آموزش عالی است، معتقد است که رهاییبخشی هدف کلانی است که باید تمام دانشگاه را دربرگیرد. او براساس یک استدلال فلسفی میگوید ما در دانشگاه انتظار نداریم افراد دانششان را افزایش دهند، بلکه باید در یک طبقه فوقانی قرار گیرند و درک عمیقی از خود پیدا کنند و بتوانند قدرت خود را افزایش دهند و از این طریق است که رهایی از تنگناهای اجتماعی در دانشگاه اتفاق میافتد. او همچنین براساس استدلالی تاریخی معتقد است، کسانی که در گذشته دربارهدربارهٔ دانشگاه صحبت کردند همه به نحوی به دنبال این انتظار از آموزش عالی بودند که هدف واحدی را شکل دهد.»<ref>[http://www.ana.ir/news/184243 سایت خبرگزاری آنا، ۱۳۹۵]</ref>
* « «تربیت» در یک تعریف مرسوم این است که مثلاً والدین و نظام اجتماعی، افراد را به لحاظ فکری، اعتقادی و آداب و رسوم به شکل و شمایل نسل پیشین در بیاورند، چنین کسی را فرد تربیت شده می پنداشتندمیپنداشتند در صورتی که این معنای مطلوبی نیست، زیرا چنین شکل پذیری را در اسلام، «تربیت» نمی گویندنمیگویند. زمانی هم که پیامبران، تبلیغشان را آغاز می کردند،میکردند، با همین بهانه مواجه می شدندمیشدند که مخالفان می گفتند،میگفتند، ما نسل اندر نسل این گونه تربیت شده ایمشدهایم اما پیامبران نمی پذیرفتندنمیپذیرفتند و می گفتندمیگفتند شاید پدرانتان یا نسل هاینسلهای پیشین عاقل نبوده اندنبودهاند یا اشتباه کرده اند،کردهاند، این نشان می دهدمیدهد که «تربیت» بازتولید نیست، بلکه فرهنگ پیشین نیز باید ارزیابی و اصلاح شود. در واقع تربیت موضوعی است که خود فرد در آن نقش بسیار مهمی دارد و فقط پذیرنده مسایل گذشتگان نیست.نیست؛ بنابراین «تربیت اسلامی» چنین نقش پذیری را از سوی خود فرد تربیت شونده می طلبدمیطلبد تا در تعامل متقابل با فرهنگ جامعه ایجامعهای که در آن هست خواه اسلامی یا غیراسلامی، قرار گیرد.»<ref>[http://qudsonline.ir/news/30791/%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1دکتر-%D8%AE%D8%B3%D8%B1%D9%88خسرو-%D8%A8%D8%A7%D9%82%D8%B1%DB%8Cباقری-%D8%AA%D8%B1%DA%A9%D9%87ترکه-%D9%87%D8%A7%DB%8Cهای-%D8%B3%D9%86%D8%AA%DB%8Cسنتی-%D8%A8%D8%B1بر-%D8%B3%D8%B1سر-%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85نظام-%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4%DB%8Cآموزشی-%D9%85%DB%8Cمی-%DA%A9%D9%88%D8%A8%D8%AFکوبد سایت روزنامهٔ قدس، ۱۳۹۰]</ref>