گلینگ یان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۳:
:: «پس هرروز برایت پیپا می‌زنم. من می‌نوازم و تو با چوبدستی راه می‌روی و برای غذا گدایی می‌کنی، و بعد غذا را به مادرت می‌دهیم»
:: «من مادر ندارم»
::رکاردامامکاردامام یکه خورد. بازوهایش را دور ونگ پوشنگ حلقه کرد و همه تکان شانه‌هایش را دیدند. برای اولین بار کاردامام داشت مثل یک زن گریه می‌کرد.
::نانی که دیگر احساساتی نبود همراه با چند زن دیگر به آرامی گریه می‌کرد.
::بعد از مدتی کاردامام صبر کرد. پیپا را برداشت و ان را کنار انداخت،