گلینگ یان: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۸:
::گروهبان لی از کاردامام پرسید: «چه میگوید؟»
::لی گفت «مضخرف است، پانسمان باید عوض شود. درد ناک است، ولی باید تحمل کند»
::کاردامام ایستاد، کاسه را از لی قاپید و جرعهای نوشید. بعد دوباره زانو زد و شراب را از دهانش به دهان پسرک ریخت. گفت «کمی شراب بخور ان وقت درد نمیگیرد» بعد کمکم شراب را همانطور به دهان پسرک ریخت و او بقیهٔ کاسه را نوشید. در سرداب سکوت بود، انگار همه داشتند ونگ پوشنگ رنج میکشیدند. شوجوئان از موضع مسلطش میتوانست تلاس ضعیف پسر را ببیند. تا طعم غیر معمول شراب را دوست نداشت یا سعی میکرد از لبهای کاردامام پرهیز کند. شاید در حال مرگ بود، اما هنوز میتوانست شرم را احساس کند.
::کاردامام زخمش را بست و پیپایش را به دست گرفت. فقدر یک سیم برایش باقی مانده بود. ضخیم ترینش که صدای بمی داشت. کاردامام ان را کشید و صدایی درآمد. از ونگ پوشنگ پرسید: «دوستش داری ؟»
::گفت «بله»
خط ۲۳:
:: «پس هرروز برایت پیپا میزنم. من مینوازم و تو با چوبدستی راه میروی و برای غذا گدایی میکنی، و بعد غذا را به مادرت میدهیم»
:: «من مادر ندارم»
::رکاردامام یکه خورد. بازوهایش را دور ونگ پوشنگ حلقه کرد و همه تکان شانههایش را دیدند. برای اولین بار کاردامام داشت مثل یک زن گریه میکرد.
::نانی که دیگر احساساتی نبود همراه با چند زن دیگر به آرامی گریه میکرد.
::بعد از مدتی کاردامام صبر کرد. پیپا را برداشت و ان را کنار انداخت،
|