مولوی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
این بیت با بیت عطار تفاوت داره و طبق منابع از مونالاست |
|||
خط ۷:
* «آدمی فربه شود از راه گوش// جانور فربه شود ازحلق و نوش»
* «آدمی مخفی است در زیر زبان// این زبان پردهاست بر درگاه جان»
* «
* «آزمودم [[مرگ]] من در [[زندگی]] است// چون رهم زین زندگی، پایندگی است»
* «آفت ادراک آن حال است و قال// خون به خون شستن محال است و محال»
خط ۴۹:
== [[دیوان شمس|دیوان شمس تبریزی]] ==
{{اصلی|دیوان شمس}}
<small>تکبیتها و
* «ای باد خوش که از چمن [[عشق]] میرسی// برمن گذر که بوی گلستانم [[آرزو]]ست»
* «خنک آن چشم که گوهر زخسی بشناسد// خنک آن قافلهای کو بودش [[دوستی|دوست]] خفیر»
سطر ۵۸ ⟵ ۵۷:
* «[[عشق]] اندر فضل و [[دانش|علم]] و دفتر و اوراق نیست // هرچه گفت و گوی خلق آن ره، ره عشاق نیست// شاخ [[عشق]] اندر ازل دان، بیخ عشق اندر ابد// این شجر را تکیه بر عرش و ثری و ساق نیست»
* «عقل، بندِ رهروان و [[عشق|عاشقان]] است ای پسر// بند بشکن، ره عیان اندر عیانست ای پسر»
* «
* «هرکه را نبض [[عشق]] مینجهد// گر [[افلاطون|فلاطون]] بود، تواش [[خر]] گیر// هر سری کو ز [[عشق]] پر نبود// آن سرش را زدم مؤخر گیر»
* «به برج روح شمس الدین تبریز // بپرد روح من، یک دم نپاید»
سطر ۶۵ ⟵ ۶۴:
* «استیزه مکن مملکت عشق طلب کن // کین مملکتت از ملک الموت رهاند»
* «والله که شهر بی تو مرا حبس میشود // آوارگی و کوه و بیابانم آرزوست»
=== غزلیات ===
<small>بخشهای کامل یا کوتاهشده از غرلیات او</small
{{شعر}}
خط ۷۴:
{{ب|بسته بدانست در آسمان|تا بکشد چون تو گشاینده را}}
{{پایان شعر}}
{{شعر}}
{{ب|رندان سلامت میکنند جان را غلامت میکنند|مستی ز جامت میکنند مستان سلامت میکنند
{{پایان شعر}}
سطر ۸۷ ⟵ ۸۶:
* «مولوی گرفتار پندار بیپایهٔ وحدت وجود گردیده و در آن گمراهی و سرگردانی بیپایه، بافندگیها کرده است.»
** ''[[احمد کسروی]]/ فرهنگ است یا نیرنگ''
* «
** '' [[
* «مولوی نه ایرانی است، نه ترک و نه افغان، او یک انسان کامل آگاه است که نه تنها به تمام جهانیان، بلکه به کائنات تعلق دارد. داستانهای او مبتنی بر صلح نهانی است که اگر به شکل کاربردی از آنها بهره گرفته شود جهان را به سوی صلحی همگانی راهنمایی میکند.»
** ''[[حسین باهر]]''
* «اگر به دنبال شناخت مولانا هستیم نیازی به اینکه به زیارت جسم او برویم یا رقص سماع کنیم نیست. اگر خواهان شناخت او هستیم باید اشعارش را بخوانیم تا از این طریق به افکار و اهداف وی از قدم گذاشتن به دنیای ادبیات پی ببریم.»
** ''[[حسین باهر]]''
== پیوند بهبیرون ==
|