دیدن دختر صددرصد دلخواه در صبح زیبای آوریل: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۶:
* «پوستههای سبوس گندمهای طلایی در کشتزارهای ایتالیا در باد شناورند. میتوانید فکرش را بکنید که ایتالیاییها چقدر متحیر میشوند، اگر بدانند چیزی که در سال ۱۹۷۱ صادر میکردهاند، تنهایی محض بوده است؟»
* «... فکر نمیکنم حسودی خیلی به شرایط آدم بستگی داشته باشه، که اگه خوش شانس باشی حسودی کسی رو نکنی، اما اگه زندگی بهت روی خوش نشون نده، حسود بشی. حسادت این طوری نیست. حسادت مثل یه غده است که توی وجود آدم رشد می کنه و بزرگ و بزرگتر میشه. فرقی هم نمی کنه چه دلیلی داشته باشه. حتی اگر از وجود با خبر هم باشی کاری از دستت بر نمیاد. درست مثل این می مونه که بگی اونایی که خوشبخت نیستن سرطان می گیرن ولی اونایی که خوشبختن نمی گیرن…»
* «
* «حسادت مثل یه غده است که توی وجود آدم رشد میکنه و بزرگ و بزرگتر میشه. فرقی هم نمیکنه چه دلیلی داشته باشه.»
* «از او متنفر نبودم. اما احساسی هم نسبت به او نداشتم. ممکن نیست آدم نسبت به کسی که هیچ احساسی دربارهاش ندارد، احساس بدی داشته باشد.»
|