روح: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز added Category:معنویت using HotCat
خط ۵:
* «ادعای واقعی در همهٔ این علوم این است که روح وجود ندارد (عصب‌شناسی در میان علوم به‌خاطر گرایشش به دورزدن فرضیه و حتی نظریه و مستقیماً به‌سراغ حکم رفتن، قابل‌توجه است)... روح همان خود است، اما از خود جدا می‌ماند. وقتی که «خود» دروغ می‌گوید یا دزدی می‌کند یا مرتکب قتل می‌شود، روح از آسیب‌های اخلاقی رنج می‌کشد، اما در تصادفاتی که «خود» ناقص می‌شود یا می‌میرد روح آسیبی نمی‌بیند. مسلماً این درک شهودی را نمی‌توان با اثبات فیزیکی‌بودنِ روح از بین برد و بر همین اساس، فیزیکی‌نبودنِ آنْ عدم وجودش را اثبات نمی‌کند... من روح را مفهومی ارزشمند و مایهٔ شرافت حیات انسان و باعث سنگینی وصف‌ناپذیر اعمال و تجربهٔ انسان می‌دانم. اگر این کار در عینیت تام من تردیدی ایجاد نمی‌کرد، می‌گفتم که روحِ خود را همراه مطلوبی یافته‌ام.»
** ''[[مارلین رابینسون]]''، ۲۰۱۵<ref>مریلین رابینسون، «علوم انسانی یعنی بردگی اقتصادی: چرا نباید بگذاریم علم عصب‌شناسی رمز و راز را از حیات انسان دور کند»، ترجمهٔ مجتبی هاتف، سایت ترجمان، برگرفته از Nation، سه شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۴، کد مطلب: ۷۵۲۳.</ref>
* «چه می‌آید بر سرِ روح، پس از مرگ؟
: چگونه ادامه می‌دهد به حیاتِ خود
: بی‌عضله و عصب، استخوان و پوست، دم و بازدهم
: برای سخن گفتن از عشق یا اشتیاق، حسرت یا فراق؟
: هیچ نمی‌دانم اما دینم می‌گوید
: بپذیریم این حقیقت ساده را
: که انسان می‌می‌مرد، روحش رهایی می‌یابد
: و جسمش از شناختن و دریافتن بازمی‌ماند
: و شگفتا! آنگاه به ستارگان می‌نگردم
: به آرزویی بزرگ دست می‌یابم:
: درکِ معنا و غایتِ خلفت
: بی‌واسطهٔ تن و تنها به یاری روح؛
: و چون به موسیقی موتسارت گوش می‌سپارم
: خود را می‌بینم بال‌درآورده و از زندانِ تن رهیده
: آنگاه زمین زیر پایم تنها رؤیایی پوشالی است
: و روحم، یگانه قدرتِ حقیقیِ من.»
: — ''[[الیزابت جنینگز]]'' در ''روح''<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =حسن‌زاده| نام =فریده| عنوان =شعر زنان در سدهٔ بیستم میلادی| سال =۲۰۰۱|ناشر =نگاه|مکان =تهران|زبان =فارسی، انگلیسی | شابک =9643510476|صفحه = ۴۰۰}}</ref>
 
== منابع ==
برگرفته از «https://fa.wikiquote.org/wiki/روح»