شعر: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
←گفتاورد: ابرابزار |
|||
خط ۳۷:
* «فهمیدم که هر کلمهای [[شاعر]] بر صفحهای مینگارد، تابلویی است نمودار مقابلهٔ او با روزگار؛ و نوشتن پدیدآوردن تکانی است در نظم و ترتیب چیزها و به منزلهٔ شکافتن پوستهٔ هستی و خُردکردن آن است.»
** ''[[نزار قبانی]]'' <small>در «داستان من و شعر (۱۹۷۰)؛ فصل: روشنگری»</small>
* «وقتی دارم شعر مینویسم، جهانی دارم برای خودم میسازم که جهانِ غیرقابل تحمل بیرون نیست.»
* «در لحظه آفرینش به اینکه من شاعرم فکر نمیکنم، در خلوت خودم مرتب در حال پوستانداختن هستم.»
* «بازیگری هم مثل شاعری برای من راهی است، برای بیشتر جذابکردن زندگی.»
* «هر کسی یک جهانبینیای دارد. کسی که اهل تأمل است، اهل هنر است، اهل شعر و ادبیات است، حرفی برای گفتن دارد.»
* «نگاه کنید که شعر مخاطب بیشتری را در جهان امروز جلب میکند؛ یا سینما یا موسیقی؟ واقعیت این است که در جهان امروز تئاتر دیگر جلوی صحنه نیست؛ نه اینکه بد است، خیلی از هنرها از تئاتر دارند تغذیه میکنند، اما تئاتر بُرد چندانی ندارد. خیلی از هنرها ذاتاً دارند از شعر تغذیه میکنند.»
* «این عصر، عصر همزمانی است، بنابراین وقتی نیرو و انرژیات را برای بیان درونیاتت میگذاری، بهتر است برای چیزی بگذاری که در درون این همزمانی جا داشته باشد.»
* «مردم با شعر قهر نیستند منتها شعر دیگر جلوی صحنه نیست. در دنیای امروز شعر، در کنار موسیقی و ترانه شنیده میشود.»
* «شعر در درون آدمی سه دوره طی میکند. یک دوره ابتدایی است که هنوز دارد آدم را آزمایش میکند. خب این مرحله زود میگذرد. یک دوره یافتن زبان و پیچیدگی و… از این مرحله هم بگذری، اگر کارت تداوم پیدا کند و به آن مرحله سوم برسی، دیگر شعر جزئی از تو میشود و مثل حرفزدن و سایر روزمرههایت میشود.»
* «شعر بخشی از نگرش و زندگی من شده است.»
** ''[[محمد شمس لنگرودی]]'' در مصاحبه با ''[[روزنامه شرق|شرق]]''<ref>{{یادکرد وب|نشانی =http://www.sharghdaily.ir/News/132529/گریز--از--انزوای-شعر-|عنوان=گریز از انزوای شعر|تاریخ =9خرداد ۱۳۹۶|ناشر=روزنامهٔ شرق}}</ref>
== [[ضربالمثل]] ==
|