جنس ضعیف: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰:
* «خورشید تو این کشورا روشنی عجیبی داره. نورش سفیده و پاک به نظرمیاد. امااکثر زنا هیچوقت این نور رو نمیبینن و حس نمیکنن. چشمای اونا به تاریکی و سیاهی عادت کرده. به تاریکی توی شکم مادر، بعدش تاریکی خونه پدری، بعداز اون تاریکی خونه شوهرو.. آخراز همه، تاریکی قبر!»
* «این زنا (مادرسالارا) حتی از حق رای خودشون تو انتخابات استفاده نمیکنن و عقیده دارن رای دادن به مردا یه کاراحمقانه اس و فقط باعث میشه که یه عده ظالم به قدرت برسن.»
* «راج کوماری: زندونای هند هیچوقت راحت نبوده. اونجا حتی خوندن، نوشتن و کارکردن ممنوع بود! بااین وجودازبودن تو زندون احساس رضایت می‌کردم. وقتی آدم نه میتونه بخونه، نه بنویسه یاکاردیگه‌ای بکنه، مجبوره فکرکنهفکر ووقتیکنه فکرکردبالاخرهو راهوقتی حلفکرکرد هرمشکلیروبالاخره پیدامیکنهراه‌حل هر مشکلی رو پیدا میکنه.»
فالاچی:شماتوزندون راه حل چه مشکلیروپیدا کردین؟»
* «راج کوماری: فهمیدم که تموم زنای دنیاشبیه همن وآرزوهای واحدی دارن مثل خانواده، خونه، پول برای گذرون زندگی و.. وآزادی! فهمیدم که زنای هند واسه پیدا کردن این چیزا چه شرایط سختی روتحمل کردن. اماازیه چیز مطمعنم! اونادیگه مثل قبل، پروانه‌های بی آزاری به حساب نمیان. اونا بدل به پروانه‌های آهنی شدن!»
* «قدرت اونا (مادرسالارا) بیشتر به مال و منالشون تکیه داره. زمینایی که دارن مال خودشونه و اون زمینارو فقط واسه دختراشون به ارث میزارن و بچه‌های پسرروداخل آدم به حساب نمیارن. فقط بایه مرد ازدواج میکنن وبهش وفادار میمونن. اسم خانوادگی مردروروی خودشون نمیزارن و اسم خانوادگی مادرخانواده بعداسم بچه هامیاد. بعدازازدواج باشوهراشون زندگی نمیکنن. مرد خانواده مثل دوران قبل ازازدواج توخونه مادرش زندگی میکنه و پدر هیچ اختیاری روبچه‌ها نداره و اونا تنهااز مادرشون حرفشنوی دارن. مادرسالارای زیادی تو دنیا باقی نموندن اماهنوزم مثل کولیا وجود دارن و تو خیلی از جاهای دنیا مثل [[ژاپن]]، استرالیا، دماغه طلایی، ساحل عاج وبعضی جاهای هندوستان زندگی میکنن.»<ref>اوریانا فالاچی، جنس ضعیف، ترجمهٔ یغما گلرویی، انتشارات نگاه، ۱۳۹۳.</ref>