جنس ضعیف: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱:
[[Image:Oriana Fallaci 2.jpg|thumb|left|این زنا (مادرسالارا) حتی از حق رای خودشون تو انتخابات استفاده نمیکنن و عقیده دارن رای دادن به مردا یه کاراحمقانه اس و فقط باعث میشه که یه عده ظالم به قدرت برسن.]]
'''[[W:جنس ضعیف|جنس ضعیف]]''' با عنوان فرعی «'''''گزارشی از وضعیت زنان جهان'''''» (عنوان به [[انگلیسی]]: The Useless Sex: Voyage around the Woman) اثری از [[اوریانا فالاچی]]، نویسنده و روزنامه‌نگار [[ایتالیا|ایتالیایی]] است.
 
== گفتاوردها از اثر ==
* «زنای سرتاسرِ دنیا سر و ته یه کرباسن! تو هر آب و هوایی بزرگ شده باشن، از هر نژاد و پشته و معتقد به هر دینی، باهم هیچ فرقی ندارن! چون نمی شه طبیعتِ آدمی زاد رو عوض کرد … واقعاً حق با اون نیست؟ وقتی به اوضاعِ زنای دور تا دورِ دنیا فکر کنیم، می‌بینیم اکثرشون دارن تو باتلاقِ اشتباه و بی‌خبری دست و پا می زنن. چه مثل حیوونای باغ وحش جدا از مرداشون زندگی کنن، چه عینِ کلاغا خودشون رو از چشمِ مردا پنهون کنن، چه مثلِ جنگ جوهایجنگ‌جوهای افسانه‌ای از خودشون شجاعت نشون بدن و هزار تا مدال و نشونه به سینه هاشون باشه … هیچ کدوم اونجوری که باید به خوش بختی و زندگیِ خوبی که حقِ اوناس نرسیدن. من نمی‌تونستم بینِ غمِ دیدنِ عروسِ بدبختِ کراچی و غمِ تماشای پاهای کوچیکِ زنای چین فرقی بزارم و بگم یکی از اون یکی ناراحت‌کننده تر بود. نمی تونستم بفهمم زندگیِ زنای قایق نشینِ هنگ کنگ وحشتناک‌تره یا این زنِ [[آمریکایی]] که داشت سعی می‌کرد یه مردِ خواب آلودِ ایتالیایی رو تو دام بندازه!»
* «به نظرم اغلب زنای دنیا دارن راه غلطی رو می‌رن که فقط به عذاب و بدبختی ختم می‌شه!»
* «کلمه‌های پیشرفت و استقلال این روزا به دهن همهٔ زنای دنیا افتاده. هرجای دنیا که رفتم به همین دوتا کلمه برخوردم که مثل سقز تو دهن همه نشخوار می‌شد، بدون اینکه فکر کنن ممکنه باعث دلدرد بشه!»
* «تو جامعه هاوایی زنا همیشه با مردا برابر بودن و هستن! حتی تو سلطنت، زن و مرد یعنی شاه و ملکه یه اندازه قدرت داشتن!»
* «دخترادورمدخترا دورم جمع شدن وازمو امضاخواستنازم امضا خواستن. گفتم تاوقتیتا وقتی باساری، تنیس بازی میکنین، ازامضا خبری نیست! تنیس لباس مخصوص خودش رو داره! حرفشون این بودکه پدرمادراشون نمیزارن ساریاشون رودربیارن! بهشون گفتم نبایدحرف اوناروگوش بدن! مگه انقلاب، بدون اجراکردن دستوراتفاق میفته؟»
* «خورشید تواینتو کشوراروشنیاین کشورا روشنی عجیبی داره. نورش سفیده وپاکو پاک به نظرمیاد. امااکثرزناامااکثر زنا هیچوقت این نوررونمیبینننور وحسرو نمیبینن و حس نمیکنن. چشمای اونابهاونا به تاریکی وسیاهیو سیاهی عادت کرده. به تاریکی توی شکم مادر، بعدش تاریکی خونه پدری، بعدازاونبعداز اون تاریکی خونه شوهرو.. آخراز همه، تاریکی قبر!»
* «این زنا (مادرسالارا) حتی از حق رای خودشون تو انتخابات استفاده نمیکنن و عقیده دارن رای دادن به مردا یه کاراحمقانه اس و فقط باعث میشه که یه عده ظالم به قدرت برسن.»
* «راج کوماری: زندونای هند هیچوقت راحت نبوده. اونجا حتی خوندن، نوشتن و کارکردن ممنوع بود! بااین وجودازبودن تو زندون احساس رضایت می‌کردم. وقتی آدم نه میتونه بخونه، نه بنویسه یاکاردیگه‌ای بکنه، مجبوره فکرکنه ووقتی فکرکردبالاخره راه حل هرمشکلیرو پیدامیکنه.
فالاچی:شماتوزندون راه حل چه مشکلیروپیدا کردین؟»
* «راج کوماری: فهمیدم که تموم زنای دنیاشبیه همن وآرزوهای واحدی دارن مثل خانواده، خونه، پول برای گذرون زندگی و.. وآزادی! فهمیدم که زنای هند واسه پیدا کردن این چیزا چه شرایط سختی روتحمل کردن. اماازیه چیز مطمعنم! اونادیگه مثل قبل، پروانه‌های بی آزاری به حساب نمیان. اونا بدل به پروانه‌های آهنی شدن!»
* «قدرت اونا (مادرسالارا) بیشتربهبیشتر به مال ومنالشونو منالشون تکیه داره. زمینایی که دارن مال خودشونه واونو اون زمینارو زمیناروفقطفقط واسه دختراشون به ارث میزارن و بچه‌های پسرروداخل آدم به حساب نمیارن. فقط بایه مرد ازدواج میکنن وبهش وفادار میمونن. اسم خانوادگی مردروروی خودشون نمیزارن و اسم خانوادگی مادرخانواده بعداسم بچه هامیاد. بعدازازدواج باشوهراشون زندگی نمیکنن. مرد خانواده مثل دوران قبل ازازدواج توخونه مادرش زندگی میکنه و پدر هیچ اختیاری روبچه‌ها نداره و اونا تنهااز مادرشون حرفشنوی دارن. مادرسالارای زیادی تو دنیا باقی نموندن اماهنوزم مثل کولیا وجود دارن و تو خیلی از جاهای دنیا مثل [[ژاپن]]، استرالیا، دماغه طلایی، ساحل عاج وبعضی جاهای هندوستان زندگی میکنن.»<ref>اوریانا فالاچی، جنس ضعیف، ترجمهٔ یغما گلرویی، انتشارات نگاه، ۱۳۹۳.</ref>
 
== منابع ==