محمد مصدق: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵:
== گفتاوردها ==
* «در جراید آنچه راجعبه شخص این جانب نگاشته میشود، هرچه نوشته باشند و هرکه نوشته باشد به هیچوجه نباید مورد اعتراض و تعرض قرار گیرد».<ref>http://www.sharghdaily.ir/News/69820/زندانی-در-تبعید</ref>
* «بر فرض که ما با هواخواهان رژیم موافقت کنیم و بگوییم دیکتاتور به مملکت ما خدمت کرد. در مقابل آزادی که از ما سلب نمود چه برای ما کرد؟»<ref>دکتر محمد مصدق - خاطرات و تالمات دکتر محمد مصدق – به کوشش ایرج افشار</ref>
* «قانون برای مملکت است نه مملکت برای قانون»
* «شاه به موجب قانون اساسی مسئولیتی ندارد و به هیچ وجه من الوجوه در امور مملکتی حق دخالت ندارند.»<ref>سیاست موازنهٔ منفی در مجلس چهاردهم ج 1/ حسین کیاستوان / ص147</ref>
* «هرچه فحش شنیدم و یا در جراید خواندم پر کاهی بر من اثر ننمود و هر وقت به یاد پندی میآمدم که از مادرم شنیدم و آن پند این بود که '''"وزن اشخاص در جامعه به قدر شدائدی است که در راه مردم تحمل میکنند"''' برای مبارزه بیشتر حریص میشدم و خود را بهتر مجهز میکردم و من این نهضت را تا زندهام ادامه میدهم و از آن راه منحرف نخواهم شد.»<ref>دکتر محمد مصدق - خاطرات و تالمات دکتر محمد مصدق – به کوشش ایرج افشار</ref>
خط ۱۵:
در مورد دادگاهش و علل محاکمه خود چنین میگوید:
* «در طول [[تاریخ]] مشروطیت [[ایران]] این اولین بار است که یک نخست وزیر قانونی مملکت را به حبس و بند میکشند و روی کرسی اتهام مینشانند… به من گناهان زیادی نسبت دادهاند ولی من خودم میدانم که یک گناه بیشتر ندارم و آن این است که تسلیم تمایلات خارجیان نشده و دست آنان را از منابع ثروت ملی کوتاه کردهام … مردم این مملکت میدانند که وضع من در بسیاری جهات با وضع مارشال پتن فرانسوی بی شباهت نیست و من هم سالخورده و به وطن خود خدمتی کردهام. من هم مثل او در اواخر عمر به روی کرسی اتهام نشستهام و شاید مثل او محکوم شوم ولی همه نمیدانند بین من و او یک تفاوت آشکار است. پتن به جرم همکاری با دشمن ملت فرانسه به دست ملت فرانسه محاکمه شد و من به گناه مبارزه با دشمن ملیت [[ایران]] به دست عمال بیگانگان!.»<ref>دکتر محمد مصدق، محاکمه و بدفاع</ref><ref>دکتر محمد مصدق - خاطرات و تالمات دکتر محمد مصدق – مشتمل بر دو [[کتاب]] :۱- شرح مختصری از زندگی و خاطراتم ۲- مختصری از [[تاریخ]] ملی شدن نفت در [[ایران]] - به کوشش ایرج افشار</ref>
=== آخرین دفاع ===
در جریان آخرین دفاع در دادگاه تجدیدنظر نظامی میگوید:
* «'''از آنچه برایم پیش آوردهاند هیچ تاسف ندارم و یقین دارم وظیفه تاریخی خود را تا سرحد امکان انجام دادهام. من به حس و عیان میبینم که این نهال برومند در خلال تمام مشقتهایی که امروز گریبان همه را گرفته به ثمر رسیده است و خواهد رسید.'''»
** بزرگمهر جلیل، مصدق در محکمه نظامی، [[کتاب]] اول ج۲، نشر [[تاریخ]] ایران، ۱۳۶۳، ص ۷۷۵
* «مبارزه درخشان مردم علیه شرکت سابق نفت که من یکی از رهبران آن بودهام و اکنون به عنایت پروردگار در گوشه زندان اظهار عقیده میکنم حلقه زنجیر استعمار خاورمیانه را گسسته و خواهد گسست.»
** بزرگمهر جلیل، مصدق در محکمه نظامی، کتاب اول ج۲، نشر تاریخ ایران، ۱۳۶۳، ص۷۷۶
* «من نه به مال عقیده دارم نه به مقام و هدف من در [[زندگی]] یکی است و آن استقلال و عظمت کشور است که به خاطر همین هدف زندهام و کمال سربلندی است که در این راه از بین بروم.»
** بزرگمهر جلیل، مصدق در محکمه نظامی، کتاب اول ج۲، نشر تاریخ ایران، ۱۳۶۳، ص۷۷۶ تا ۷۷۷
* «'''از مقدمات کار و طرز تعقیب و جریان دادرسی معلوم است که در گوشه زندان خواهم مرد…. از مردم رشید عزیز [[ایران]] مرد و [[زن]] تودیع میکنم و تأکید مینمایم که در راه پرافتخاری که قدم برداشتهاند از هیچ حادثهای نهراسند و یقین بدانند که خدا یار و مددکار آنها خواهد بود.'''»
** بزرگمهر جلیل، مصدق در محکمه نظامی، کتاب اول ج۲، نشرتاریخ ایران، ۱۳۶۳، ص۷۷۸ تا ۷۷۹
== پس از برکناری ==
در لایحهای که در تاریخ ششم شهریور ۱۳۳۳ در زندان لشکر دو زرهی تنظیم کرده، دکتر مصدق در جواب کسانی که رأی به عدم صلاحیت دادگاه نظامی را توهین به مقام سلطنت تلقی کرده و شاه را مصون از خطا معرفی میکردند، میگوید:
* «'''توجیهی سخیفتر از این نمیشود زیرا احترام مقام سلطنت در این است که اگر خود آن مقام هم عمل غیرموجهی نمود اظهار ندامت کند. بزرگی و عظمت به این نیست که دادرسان بترسند اگر رأی به صلاحیت ندهند دچار عذاب الیم خواهند گردید.'''»
** بستهنگار محمد، مصدق و حاکمیت ملی، انتشارات قلم، ۱۳۸۱، ص۵۹۹ تا ۶۳۳
|