اریش فروم: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
خط ۱۵:
* «اگر انسان باید به ارزشها ایمان داشته باشد، باید به خود و ظرفیت طبع خود برای خوبی و بهرهوری آشنا باشد.»
** ''فصل ۱؛ مسئله''<ref name="انسان برای خویشتن" />
* «نه تنها پزشکی، مهندسی و نقاشی هنر است بلکه ''زیستن نیز خود هنری است'' و در حقیقت مهمترین و در عین حال مشکلترین و پیچیدهترین هنری است که انسان تجربه میکند. هدف این هنر، انجام کار بهخصوصی نیست بلکه هدف آن زندگیِ شایانِ تحسین و پرورش استعدادهای ذاتی است. در پهنهٔ هنرِ زیستن، انسان هم هنرمند است و هم محصول هنر، هم پیکرتراش است و هم سنگ مرمر، هم پزشک است و هم بیمار.»
** ''فصل ۲؛ اخلاق اومانیستیک: دانش عملی هنر زیستن؛ ۲-اصول اخلاقی ذهنی در برابر اصلو اخلاقی عینی''<ref name="انسان برای خویشتن" />
* «زنده بودن یک مفهوم متحرک است نه ساکن. حیات چیزی جز بروز نیروهای ویژهٔ یک ارگانیسیم نیست. همهٔ ارگانیسمها یک گرایش ذاتی به فعلیت بخشیدن به استعدادها و تواناییهای بالقوهٔ خود دارند؛ بنابراین، هدف زندگی انسان آشکار کردن نیروهای خود طبق قوانین سرشت آدمی است.»
** ''فصل ۲؛ اخلاق اومانیستیک: دانش عملی هنر زیستن؛ ۲-اصول اخلاقی ذهنی در برابر اصلو اخلاقی عینی''<ref name="انسان برای خویشتن" />
* «لکن آدمی صفات ''دستهجمعی'' ندارد. در حالیکه در هستهٔ کیفیتهای انسانی با سایرین مشترک است، همواره یک فرد و یک شخصیت بیهمتا بوده و با هر کسی دیگر متفاوت است. منش، اخلاق، استعدادها و خوی هرکس مانند اثر انگشتش با دیگری فرق دارد. هر شخص فقط با ابراز شخصیت خود میتواند تواناییهای انسانی خود را به اثبات برساند. وظیفهٔ زنده ماندن همان وظیفهٔ خود بودن است و نیل به شخصیتی است که خود بالقوه داراست.»
** ''فصل ۲؛ اخلاق اومانیستیک: دانش عملی هنر زیستن؛ ۲-اصول اخلاقی ذهنی در برابر اصلو اخلاقی عینی''<ref name="انسان برای خویشتن" />
* «مرگ تلخیِ سختی است، اما متوجه مرگ بودن بدون متوجه زندگی، غیرقابلِ تحمل است.»
|