بوف کور: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Poria pd (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۳:
* «یه چیزهایی هست که نمی‌شود به دیگری فهماند، نمی‌شود گفت، نمی‌شود فهماند آدم را مسخره می‌کنند.»
* دنیا آن‌طوری که تاکنون تصور می‌کردم مفهوم و قوه خود را ازدست‌داده بود و به‌جایش تاریکی شب فرمانروائی داشت، چون به من نیاموخته بودند به شب نگاه کنم و شب را دوست داشته باشم.
* زندگی با خونسردی و بی‌اعتنایی صورتک هرکسی را به خودش ظاهر می‌سازد، گویا هر کس چندین صورت با خود دارد، بعضی فقط یکی از این صورتک‌ها را دائمادائماً استعمال می‌کنند که طبیعتاً چرک می‌شود و چین‌وچروک می‌خورد و بعضی دیگر پیوسته صورتشان را تغییر می‌دهند ولی همین‌که پا به سن گذاشتند می‌فهمند که این آخرین صورتک آنها بوده و به‌زودی مستعمل و خراب می‌شود، آن‌وقت صورت حقیقی آنها از پشت صورتک آخری بیرون می‌آید.
* کسانی هستند که از بیست‌سالگی شروع به جان کندن می‌کنند درصورتی‌که بسیاری از مردم فقط در هنگام مرگشان خیلی آرام و آهسته مثل پیه‌سوزی که روغنش تمام بشود خاموش می‌شوند.
* در زندگی زخم‌هایی هست که مثل خوره در انزوا روح را آهسته می‌خورد و می‌تراشد.