میکا والتاری: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱:
[[Image:Mika Waltari 1939.jpg|thumb|left|به کمک خدایان در جنگ عقیده ندارم زیرا خدایان نمی‌توانند خود را حفظ کنند تا چه رسد به این که در پیکار به ما کمک نمایند؛ ولی امروز در نطق خود مقابل ملت برای تحصیل پیروزی در جنگ از خدایان کمک خواستم زیرا می‌دانم که ملت چون ساده لوح است از شنیدن این حرف خشنود می‌شود و تصور می‌نماید که خدایان به ما کمک خواهند کردو کمک آنها اثری در جنگ خواهد داشت و به ویژه از من راضی و خشنود می‌گردد زیرا تصور می‌نماید که من هم به قدر او ساده و احمق هستم که به مساعدت خدایان امیدوار باشم.]]
'''[[W:میکا والتاری|میکا تویمی والتاری]]''' (به فنلاندی: Mika Toimi Waltari) (زادهٔ ۱۹ سپتامبر ۱۹۰۸-درگذشت ۱۹۷۹) نویسندهٔ [[فنلاند|فنلاندی]] است.
 
سطر ۱۳ ⟵ ۱۴:
* «هدف اصلی من این است که بوسیله کشته شدن هزارها سرباز هاتی و مصری دارای افتخار و عظمت شوم وملت مرا به چشم یکی از خدایان بنگرد وهیچ شاهزاده خانمی از همسری با من اکراه نداشته باشد بلکه بر عکس مباهات نماید که من برادر او می‌شوم.»
* «من گفتم این جنگ یک جنگ مقدس و تدافعی برای راندن خصم از مصر است؛ ولی بعد از اینکه هاتی را عقب راندم سوریه را تصرف خواهم کرد و پس از تصرف سوریه هر گاه بتوانم تمام کشورهای جهان را به تصرف در خواهم آورد وحتی در آن موقع نام آن جنگ را جنگ مقدس می‌گذارم وملت هم به مناسبت حماقت فطری باور می‌کند.»
* «به کمک خدایان در جنگ عقیده ندارم زیرا خدایان نمی‌توانند خود را حفظ کنند تا چه رسد به این که در پیکار به ما کمک نمایند؛ ولی امروز در نطق خود مقابل ملت برای تحصیل پیروزی در جنگ از خدایان کمک خواستم زیرا می‌دانم که ملت چون ساده لوح است از شنیدن این حرف خشنود می‌شود و تصور می‌نماید که خدایان به ما کمک خواهند کردوکمککردو کمک آنها اثری در جنگ خواهد داشت وبهو به ویژه از من راضی و خشنود می‌گردد زیرا تصور می‌نماید که من هم به قدر او ساده و احمق هستم که به مساعدت خدایان امیدوار باشم.»
* «من امروز در نطق خود راجع به مشکلات آینده که در این جنگ در انتظار سربازان است چیزی نگفتم زیرا مشکلات جنگ مانند طلوع و غروب خورشید در موقع خود به طور حتم خواهد آمد و لزومی ندارد که قبل از وقت مردم را که باید سرباز شوند بترسانم.»
* «امروز من عده‌ای از آشنایان را وسط جمعیت قرار دادم تا وقتی نطق من تمام می‌شود فریاد شادی برآورم و برای من هلهله کنند. این کاری است که تمام کسانی که برای مردم در گذشته نطق کرده‌اند به انجام می‌رسانیدند زیرا سادگی ملت به قدری است که شعور ندارد بفهمد آیا آیا آنچه شنیده قابل تحسین هست یا نه؟ وباید کسانی باشند که فریاد شادی برآورند تا اینکه دیگران بدون ادراک خوبی و بدی از آن تقلید نمایند و آنوقت تو سینوهه که یکی از مستمعین هستی تصور می‌کنی تمام آنهایی که نطق مرا شنیده‌اند طرفدار و فداکار من می‌باشند.»