فرهاد ناظرزاده کرمانی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
صفحه‌ای تازه حاوی «'''فرهاد ناظرزاده کرمانی''' (۱۹۴۷، تهران) نمایش‌نامه...» ایجاد کرد
 
خط ۷:
* «نهادینه» (Institutionalized) کردن تئاتر در ایران، فقط از رهگذر دانشگاهی‌کردن آن مقدور و مطلوب است، چرا که دانشگاه زیربنای فرهنگ جامعه است و دانشگاهی‌شدن تئاتر، علاوه بر ژرف و گسترده‌شدن، فرهیخته‌شدن آن نیز هست.»
* «من همیشه گفته‌ام: «هنر نمایش چراغ-آینه‌ای است با تبار دوگانه، ۱. نمایش‌نامه و ۲. نمایش. این هنری که نه فقط خلاصه همه هنرها، بلکه خلاصه زندگی است.»
* «ppادبیات[[ادبیات]] هنری است که هستی‌مایه‌اش –ماتریالش- سخن است.»
* «احترام به [[دانشجو]] به معنای پیروی از آنان و دانشجوسالاری نیست. هرگز. دانشجو برای یادگیری و آموختن سراغ استاد آمده و نه برعکس. مقصودم ایجاد جو صمیمیت و سهولت پرسش از استاد و در دسترس‌بودن او و پیروی از حقیقت و منطق است؛ و از همه مهم‌تر، پرهیز از خودبینی و خودمحوری و گنده‌دماغی و تفرعن و فخرفروشی است. اگر دانشجویان تواضع را در همه ابعادش از استادشان نیاموزند، از چه کسانی بیاموزند؟»
* «در دنیای بدون مخالف و رقیب نمی‌توان زندگی کرد، مگر آنکه آدم در گورستان زندگی کند.»
خط ۱۵:
* «افتخار می‌کنم که بیش از سه‌هزارو ۳۰۰ دانشجو، بخوانید فرزند، داشته‌ام. شماری از آنها حتی بیشتر از فرزند به من محبت نموده‌اند و می‌نمایند؛ «برادر بزرگی» یا «پدری» می‌کنند! خیلی خوب است آدم فرزندهایی داشته باشد که زحمت بزرگ‌شدنشان را پدرانشان کشیده باشند و محبتشان نصیب ما شود! به این می‌گویند دولت بی‌خونِ دل.»
** <span style="color:#a1a1a1;"> «در مصاحبه با ''[[شرق (روزنامه)|روزنامهٔ شرق]]''»؛ چاپ ۲ مه ۲۰۱۷/ ۱۲ اردیبشهت ۱۳۹۶</span><ref>{{یادکرد وب|نشانی =http://www.sharghdaily.ir/News/120185/حکایتِ-دولت-بی‌خونِ-دل|عنوان=حکایتِ دولت بی‌خونِ دل|تاریخ =۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۶|ناشر=روزنامهٔ شرق}}</ref>
 
== نوشتارهای وابسته ==
* [[احمد ناظرزاده کرمانی]]