ابوحامد غزالی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Inshushinak (بحث | مشارکتها) جز ←رهایییافته از گمراهی: ابرابزار |
|||
خط ۱۳:
* «جویندگان حقیقت را در چهار طائفه منحصر یافتم: [[w:کلام|متکلّمین]]: و ایشان کسانی هستند که خود را اهلِ رأی و نظر میدانند. [[w: باطنیه|باطنیّه]]: که خود را اهلِ تعلیم میپردازند و مدّعیِّ اقتباس علم از امام معصوم میباشند. [[w: فیلسوف|فلاسفه]]: که خود را اهل منطق و برهان میدانند. [[w: تصوف|صوفیّه]]: که مدّعیِّ کشف و شهود و تقرّب بحضرت حق میباشند.»<ref name="اعترافات غزالی">اعترافات غزالی ترجمهٔ کتاب المنقذ من الضلال، زینالدین کیائی نژاد.</ref>
* «روش استدلال متکلمان آن است که مُسلّماتِ خصم را اعم از تقلید یا اجماع یا قرآن و اخبار بگیرند و بهنقض و ابرام بپردازند، استخراجِ تناقضاتِ دشمن و تسلیم نمودن آنان به لوازم مُسلماتِ خود اساسِ اصولِ استدلالِ کلامییست و این نوع استدلال، برای من که جز ضروریاتِ عقلی چیزی را مسلّم نداشتم، دردی دوا نمیکرد و برای آنچه که من میخواستم کافی نبود.»<ref name="اعترافات غزالی">اعترافات غزالی ترجمهٔ کتاب المنقذ من الضلال، زینالدین کیائی نژاد.</ref>
* «دهریان طایفهای از پیروان فلاسفهاند که منکرِ صانع و آفریدگار دانا و توانا برای عالَم بوده و چنین پنداشتهاند که آفریدگار
* «[[ارسطو]] عقاید [[افلاطون]] و دیگر فلاسفهٔ الاهی را که پیش از او میزیستند رد کرد و در اینکار کوشش بسیار نمود تا آنجا که از قیود فکریِّ همهٔ آنان خود را وارهانید، با این وجود پارهای از رذائل کفر و الحاد و بقایایِ گمراهی و زندقهٔ آنان را حفظ کرد و نتوانست از آنها چشم پوشد و بهیک سو گذارد بنابراین واجب است که او و شیعیان او را از متفلسفان اسلام مانند [[ابن سینا]] و [[فارابی]] و امثال آنها را تکفیر نمود و مورد نکوهش قرار داد. زیرا هیچکدام از متفلسفین اسلامی مانند این دو مرد افکار ارسطو را نقل و ترویج نکردهاند و آنچه که دیگران نقل کردهاند چون درهم و برهم است کسی از آنها چیزی درک نمیکند و قابل نقض و ابرام نیست و آنچه که ما توسط گفتههای این دو مرد از فلسفهٔ ارسطو
== جستارهای وابسته ==
|