سلاخ‌خانه شماره پنج: تفاوت میان نسخه‌ها

داستان آن دربارهدربارهٔ بیلی پیل گریم، سرباز آمریکایی است که در زمان جنگ جهانی دوم اسیر آلمان‌ها شده و در زمان بمباران شهر درسدن آلمان، در سلاخ‌خانه‌ای در زیرزمین پناه می‌گیرد. او سال‌ها بعد این ماجراها و نیز جریان ربوده شدنش بدست بیگانگان فضایی سیاره ترالفامادور را به یاد می‌آورد.

* «بیلی پیل گریم می‌گوید جهان از نظر موجودات ترالفامادور، مجموعهٔ تعدادی نقطه‌های کوچک نورانی نیست. این موجودات نقطهٔ حرکت هر ستاره و مسیر حرکت آنرا می‌بینند، بطوریکه آسمان پر از رشته‌های نورانی و باریک ماکارونی است و ترالفامادوری‌ها انسان‌ها را هم بصورت موجوداتی دو پا نمی‌بینند. آنها را به شکل هزارپاهای بزرگ می‌بینند و یا به گفته بیلی: "یک سمت بدنشان پاهای نوزادان و سمت دیگر، پاهای سالمندان قرار دارد."‫» صفحهصفحهٔ ۱۱۵

* «بیلی پیل گریم می‌گوید در ترالفامادور کسی علاقهٔ چندانی به مسیح ندارد. ‫می‌گوید تنها شخصیت زمینی که ذهن ترالفامادوری‌ها را بیش از همه به خود مشغول داشته‌است چارلز داروین است، که می‌آموزاند کسانی که می‌میرند راهی به جز مرگ ندارند و هر جنازه‌ای حرکتی به پیش است. بله، رسم روزگار چنین است.» صفحهصفحهٔ ۲۵۷

== نسخهٔ بکار رفته ==

* ونه‌گات، کورت. سلاخ‌خانه شماره پنج. ترجمهٔ علی‌اصغر بهرامی. تهران: انتشارات روشنگران، ۱۳۷۲.

== جستارهای وابسته ==

* [[کورت وانگات]]

* [[گهواره گربه]]