اخراجی‌ها: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز اخراجی ها به اخراجی‌ها منتقل شد: فاصلهٔ مجازی
ویکی‌سازی
خط ۱:
'''[[W:اخراجی‌ها|اخراجی‌ها]]''' ([[W:۱۳۸۵|۱۳۸۵]])، فیلمی از [[مسعود ده‌نمکی]].
'''[[W:اخراجی ها]]'''، فیلم
 
*'''امیر:''' ای بابا، آخه می کشی،می‌کشی، یه غصه داری. نمی کشینمی‌کشی باید از همه یهمهٔ آدم و عالم بکشی.
 
*'''صالح:''' اینا رو با آب زمزم هم بشورند، باز اصلاح پذیر نیستند.
 
*'''میرزا:''' اما بابو، داش مجید، کعبه یه سنگ نشونی است که راه گم نشود، حاجی احرام دگر بند، ببین یار کجاست، هاکجاست،ها کاکو، یار کجاست.
 
*'''عباس:''' البته حاجیمون بیشتر شبیه حاجی لک لکه تا زایر مکه.
 
*'''امیر:''' عزیز من، من از کجا می دونستم،می‌دونستم، تو از زندان تا اینجا، می خوایمی‌خوای یه سر بری که هم بزنی بیای.
 
*'''میرزا:''' مگه اینجا پل صراطه که تو پرونده زندگی خلق الله رو، رو می کنیمی‌کنی. این همه تو این مغازه و دم و دستگاه و مسجد رفت و اومد کردی، ندیدی اون ......... که خیلی از مجید بدتراش یی شبه حر شدن و خیلی هم از من و تو بیتراش یی شبه خر. فاصله یفاصلهٔ حریت و خریت همش یی نقطه استنقطه‌است.
 
*'''میرزا:''' عشق حقیقی، اگه با یه خاطرخواهیم شروع بشه ها،بشه‌ها، .......... یه حرکته.
 
*'''میرزا:''' بذار به دلش خط بدیم بابو، نه این که دلشو خط خطی کنیم.
 
*'''امیر:''' دسته یدستهٔ اوباش، کوچه دردار، خبردار.
 
*'''بایرام:''' هر کسی راه و مرام خودشو .......... می کنهمی‌کنه.
 
*'''بایرام:''' برای سلامتی رزمندگان اونجا با مایی که اینجاییم، می خوایممی‌خوایم بریم اونجا، صلوات بفرست.
 
*'''عباس:''' شما عشق خالکوبیا می خواینمی‌خواین برین جبهه. بزنین گاراژ ببینم. جای شما همون چاله میدونه، نه جبهه. جبهه خاکش پاکه.
*'''مجید:''' با خودمون آب می بریممی‌بریم اخوی، نگران نباش. شما خودت هشت ساله فقط نشستی پشت میز، داری نوم نویسی می کنیمی‌کنی. هنوز سنگری نشدی که این همه گرد و خاک هوا کردی، داش.<br/>
*'''عباس:''' به تو چه مربوطه. هر موقع، توفیق بشه و خدا بطلبه، منم می رممی‌رم.<br/>
*'''امیر:''' بشین تا توفیقت بشه، میمی‌شه، شه، می شهمی‌شه.
 
*'''میرزا:''' این بنده هایبنده‌های خدا همین که اراده کردند برند جبهه ها،جبهه‌ها، از جرگه یجرگهٔ اراذل خارجند. من و شما هم باید خادمشون باشیم، نه این که خار راهشون. وگرنه باید اعلام می کردیممی‌کردیم یی لشگر فرشته بیاین ثبت نام، نه آدم جایزالخطا. بقیهبقیهٔ ی رزمنده هارزمنده‌ها و شهدای ما هم که گرومپی از آسمون نازل نشدند، از مردم بودند. هنر همینه، کیمیاگری، یعنی اینکه بتونی از نخاله هانخاله‌ها طلا بسازی.
*'''صالح:''' اینا این قدر شیشه خرده دارند، که اگر جبهه اسید هم باشه، اینا ککشون نمی گزهنمی‌گزه.
 
*'''میرزا:''' ببینم کاکو، شما به ساز دنیا می رقصی،می‌رقصی، یا دنیا به ساز شما، ها؟
*'''عمو صیفی:''' با دل شکسته، آمیرزا، نه می شهمی‌شه رقصوند، نه می شهمی‌شه رقصید.
 
*'''روحانی:''' ما به گذشته ات کاری نداریم. ملاک امروز آدم هاآدم‌ها است.
 
*'''پدر کامران:''' دِ، با همین حرفا مغزتو شستشو دادند. بچه دست وردار، از خر شیطون بیا پایین. این مملکت فردا دکتر و مهندس نمی خواد؟نمی‌خواد؟ فقط گوشت دم توپ می خواد؟می‌خواد؟ بیا پایین، می ریمی‌ری نفله می شی هامی‌شی‌ها.
 
*'''امیر:''' شب چهارشنبه استچهارشنبه‌است. برای غافلگیری اموات، صلوات.
 
*'''امیر:''' جگر شیر نداری، سفر شیر مرو.
 
*'''مطصفی:''' دیگه داری تند می ریمی‌ری مشدی. به چیت می نازی؟می‌نازی؟ به یه من ریش. به ریش نیست که به ریشه استریشه‌است.
*'''کمالی:''' به ریشه است،ریشه‌است، ولی ریشه یریشهٔ شماها توی آبه، نه توی خاک.
 
*'''روحانی:''' برادر من، دین و جبهه برای اطلاح همین آدم هاآدم‌ها است، این که بیرونشون کنیم و آدم نمی شند،نمی‌شند، حرف شما است، نه حرف دین. یهو بگو من ازشون بدم می یاد،می‌یاد، خلاص. چرا به نام دین باهاشون برخورد می کنید، بندهمی‌کنید، یبندهٔ خدا؟
 
*'''مرتضی:''' مرد عمل کیه؟
*'''امیر:''' من بودم، ترک کردم.
 
*'''مرتضی:''' مردونگی، به سیبیل و گردن کلفت و ادا اطوارهای این شکلی و دستمال یزدی نیست.
 
*'''رسولی:''' اما برادر محمود، این رسته در شأن شما نیست.
*'''محمود:''' شأن! همه یهمهٔ این بچه هابچه‌ها ستاره هاشون توی این آسمون از ستاره هایستاره‌های رو دوش من بیشتره.
 
*'''مرتضی:''' حاج آقا، حکایت من حکایت اون کسی که اومده دیگران رو آدم بکنه اما هنوز خودش آدم نشده. من اگر آدم صالحی بودم، خوب، اینا رو درستشون می کردممی‌کردم. عیب از منه، نه اینا.
 
*'''حاج حمید:''' محبت از شمشیر و تازیانه برنده تره.
 
*'''مجید:''' تا حالاش واسه خاطر میرزا و دخترش اینجا وایسادم، اما از این به بعد واسه خاطر دل خودم.
*'''مرتضی:''' اما آخه.<br/>
*'''مجید:''' دیگه، اما و آخه نداره داش مرتضی. مگه تو خودت نگفتی این مملکت واسه همه مونه. من دختر میرزا رو بدون این آب و خاک نمی خوامنمی‌خوام.
 
*'''مجید:''' عقوبت الهی یعنی چی؟ یعنی این که شما وسط کار برگردی، رفیقاتو تنها بذاری، اون دنیا دهنت آسفالته.<br/>
*'''بایرام:''' مگه من چه گناهی کردم؟ برم جلو صدام دهنمو اسفالت می کنه،می‌کنه، برگردم اون جوری دهنم اسفالت می شه،می‌شه، مگه من جاده خاکی ام آخه.
 
*'''کمالی:''' اونا دارند آدم می شن،می‌شن، این تازه داره لات می شهمی‌شه.
 
*'''مجید:''' در کوی نیکنامان ما را گذر ندادن / گر تو نمی پسندینمی‌پسندی تغییر ده قضا را
 
 
{{میانبر}}
[[رده:فیلم‌ها]]