تلویزیون: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز added Category:رسانه using HotCat
خط ۱:
'''[[W:تلویزیون|تلویزیون]]'''
<div style="font-variant: small-caps; text-align: center;">
__NOTOC__
 
[[#آ|آ]] - [[#الف|الف]] - [[#ب|ب]] - [[#پ|پ]] - [[#ت|ت]] - [[#ث|ث]] - [[#ج|ج]] - [[#چ|چ]] - [[#ح|ح]] - [[#خ|خ]] - [[#د|د]] - [[#ذ|ذ]] - [[#ر|ر]] - [[#ز|ز]] - [[#ژ|ژ]] - [[#س|س]] - [[#ش|ش]] - [[#ص|ص]] - [[#ض|ض]] - [[#ط|ط]] - [[#ظ|ظ]] - [[#ع|ع]] - [[#غ|غ]] - [[#ف|ف]] - [[#ق|ق]] - [[#ک|ک]] - [[#گ|گ]] - [[#ل|ل]] - [[#م|م]] - [[#ن|ن]] - [[#و|و]] - [[#هـ|هـ]] - [[#ی|ی]]
</div>
 
== آ ==
[[پرونده:Braun HF 1.jpg|بندانگشتی|چپ|210px|یک تلویزیون آلمانی در سال ۱۹۵۸]]
* «آه از این تصویرنما! این هیولای پُرنیرنگ حیلت‌باز، مدوزایی که هر شب کرور کرور انفاسِ خیره به خود را بهت‌زده سنگ می‌کند. سیرنی که شیرین می‌خواندت به هوشبر نغمه‌ای، و دلپذیرند آن بی‌شمار وعده‌هایش، لیک در انجام بس ناچیز است داده‌اش».
** ''[[ری بردبری]]''
 
== الف ==
* «اختراع تلویزیون، انتقام گرفتن تئاتر از صنعت سینما است.»
** ''[[پیتر اوستینف]]''
* «اختراع تلویزیون باعث شد که بی سوادان هم عینکی شوند.»
** ''[[گابریل لاوب]]''
* «از راه چشم یکراست در شکم، بدون دخالت کله، این است تلویزیون.»
** ''[[گونتر گاوس]]''
* «افرادی که تاکنون در تلویزیون نیامده اندنیامده‌اند کسانی هستند که مدام مشغول تماشای آن می باشندمی‌باشند
** ''[[پیتر اوستینف]]''
* «افزایش برنامه هایبرنامه‌های تلویزیونی از سه به سی و سه کانال ممکن است اشتهای آدمی را به دیدن تصاویر زیاد کند ولی میدانیممی‌دانیم که چشم را فقط خاک گور پر می کند،می‌کند، پس باید در انتظار زخم معده و استفراغ هم باشیم.»
** ''[[هاینریش بل]]''
* «انسان تلویزیون را اختراع کرد چون شب هاشب‌ها از تنبلی، چشمانش را نمی توانستنمی‌توانست ببندد.»
** ''[[مانفرد هاوسمان]]''
 
== ب ==
* «برای تسلی خاطر گناهکاران: در بهشت تلویزیون نیست! در جهنم ممکن است.»
** ''[[روبرت لمبکه]]''
* «بهترین حسن تلویزیون این است که می توانمی‌توان آن را خاموش کرد.
** ''[[لوتار اشمیت]]''
 
== ت ==
خط ۴۴:
* «تلویزیون، بیماری عفونی روح است.»
** ''[[فدریکو فلینی]]''
* «تلویزیون تنها داروی خواب آوریخواب‌آوری است که از راه چشم باید خورد.»
** ''[[ویتوریو دسیکا]]''
* «تلویزیون مظهر دوران ماست و از اهمیت خاصی برخوردار است اما غالبأ فضای گفتگو را از بین می‌برد، از طرفی کمبود گفتمان به توسعه زورگوئی کمک می‌کند.»
خط ۵۴:
 
== ج ==
* «جنایتکاران فقط در تلویزیون شبیه جنایتکاران هستند.»
** ''[[هربرت لیشتنفلد]]''
 
== خ ==
* «خدا همه چیز را می بیندمی‌بیند بجز دالاس.»
** ''[[افرایم کیشون]]''
* «خانواده آقای تلویزیون،بهتلویزیون، به تماشای برنامه هایبرنامه‌های روانپریش انسانها نشسته اندنشسته‌اند!!!»
** ''[[عادل محبتیان]]''
 
== م ==
* «من از تلویزیون متنفرم. همانطورهمان‌طور که از بادام زمینی. اما نمی‌توانم بادام زمینی نخورم.»
 
* «من از تلویزیون متنفرم. همانطور که از بادام زمینی. اما نمی‌توانم بادام زمینی نخورم.»
** ''[[اورسن ولز]]''
 
== ن ==
* «نور سرد و سفید تلویزیون مثل نورافکنی از خط دشمن به رویمان افتاده و دنبال شناسایی ماست که مثل دو غریبه روی قالی افتاده‌ایم.»
** ''[[فریبا وفی]] ، «پرنده من»''
* «نوع بشر با انتخاب ظالمانه‌ای مواجه شده‌است؛ کارکردن یا تلویزیون دیدن در روز.»
 
* «نوع بشر با انتخاب ظالمانه‌ای مواجه شده‌است؛ کارکردن یا تلویزیون دیدن در روز.»
** ''[[ناشناس]]''
 
== و ==
* «وقتی که به خانه بازمی‌گردم فورأ جلو تلویزیون می‌نشینم، آن‌وقت است که بچه‌ها متوجه حضور من در خانه می‌شوند.»
** ''[[روبرت لمبکه]]''
 
== پیوند به بیرون ==
{{ویکی‌پدیا}}