مهدی اخوان ثالث: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱:
'''[[w:مهدی اخوان ثالث|مهدی اخوان ثالث]]''' با تخلُّص '''م. امید''' ([[w:۱ مارس|۱ مارس]] [[w:۱۹۲۹ (میلادی)|۱۹۲۹]]، [[w:طوس|طوس]] - [[w:26 اوت|۲۶ اوت]] [[w:۱۹۹۰ (میلادی)|۱۹۹۰]]، [[تهران]]) شاعر، پژوهشگر موسیقی و ادبیات، دبیر و استاد زبان فارسی، کنشگر سیاسی و داستان‌نویس [[ایرانی]] بود. <ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=برقعی|نام= محمدباقر|پیوند نویسنده=w:سید محمدباقر برقعی|عنوان =سخنوران نامی معاصر ایران|جلد =اول|سال =چاپ ۱۳۷۳|ناشر=نشر خرم|شابک =۹۷۸۹۶۴۹۹۷۲۴۰۴| صفحه =ص۳۵۳}}</ref>
'''[[w:مهدی اخوان ثالث|مهدی اخوان ثالث]]''' '''م. امید''' شاعر معاصر ایرانی بود.
 
== گفتاوردها ==
* «من نه سبک شناس هستم نه ناقد ... من هم از کار [[نیما یوشیج|نیما]] الهام گرفتم و هم خودم برداشت داشتم. در مقدمه زمستان گفته‌ام که می‌کوشم اعصاب و رگ و ریشه‌های سالم و درست زبانی پاکیزه و مجهز به امکانات قدیم و آنچه مربوط به هنر کلامی است را به احساسات و عواطف و افکار امروز پیوند بدهم یا شاید کوشیده باشم از خراسان دیروز به مازندران امروز برسم....برسم…»
* «من هرگز، هیچگاه، خوشبختانه در کارهای خود «سیاسی» یا بقولی «سیاسی نویس» نبوده‌ام و نیستم...نیستم…»
** <small>ترا ای کُهن بوم و بَر دوست دارم، مهدی اخوان ثالث، انتشارات مروارید، چاپ ۱۳۷۵، ص 10</small>
* «[[شب|شب]]های تیره بِه که چراغان به مِی کنی / اسراف نیست، هر چه کنی خرجِ روشنی.»
** <small>ترا ای کُهن بوم و بَر دوست دارم، مهدی اخوان ثالث، انتشارات مروارید، چاپ ۱۳۷۵، ص 25</small>
* «بیا یادِ [[شهید|شهیدان]] زنده داریم/که خون شان رازِ سرخِ سرنوشت است ... بنازم من شهیدانِ وطن را / که نامِ سرخشان تاج بهشت است .»
** <small>ترا ای کُهن بوم و بَر دوست دارم، مهدی اخوان ثالث، انتشارات مروارید، چاپ ۱۳۷۵، ص ۲۶۶؛ تاریخِ سرودن:اردیبشهت ۱۳۶۲، «شهیدان زنده‌اند» </small>
* «روز و شب‌ها با خدا در جنگ و با خود در ستیزم / دوست می‌دارم شب و خواب، که صبحش بر نخیزمبرنخیزم
** <small>ترا ای کُهن بوم و بَر دوست دارم، مهدی اخوان ثالث، انتشارات مروارید، چاپ ۱۳۷۵، ص ۲۶۶؛ ص ۳۲۶، تک بیت </small>
* «[[رمضان]] گر خوش است و ماه خداست/رفتنش را تو چرا گیری [[عید فطر|عید]]؟!»
خط ۱۶:
* «من اخوان را از ''آخر شاهنامه'' شناختم. شعرهای اخوان جهان‌بینی و بینشی تازه به من داد و باعث شد که نگرش من از شعر به کلی متفاوت شود و شاید این آغازی برای تحول معنوی و درونی من بود.»
** [[جمال میرصادقی]]<ref name="اخوان، شاعر حماسه و شکست">[http://www.bbc.co.uk/persian/arts/030826_la-akhavan.shtml اخوان، شاعر حماسه و شکست]</ref>
 
* «هنر م. امید در ترکیب شعر کهن و سبک نیمایی و سوگ او بر گذشته مجموعه‌ای به وجود آورد که خاص او بود و اثری عمیق در هم نسلان او و نسل‌های بعد گذاشت.»
** [[نادر نادر پور]]
* «شعر او یکی از سرچشمه‌های زلال شعر امروز است و تاثیرتأثیر آن بر نسل خودش و نسل بعدی مهم است. اخوان میراث شعر و نظریه نیمایی را با هم تلفیق کرد و نمونه‌ای ایجاد کرد که بدون اینکه از سنت گسسته باشد بدعتی بر جای گذاشت. اخوان مضامین خاص خودش را داشت، مضامینی در سوگ بر آنچه که در دلش وجود داشت - این سوگ گاهی به ایران کهن بر می‌گشتبرمی‌گشت و گاه به روزگاران گذشته خودش و اصولااصولاً سرشار از سوز و حسرت بود- این مضامین شیوه خاص اخوان را پدید آوردپدیدآورد به همین دلیل در او هم تاثیریتأثیری از گذشته می‌توانیم ببینیم و هم تاثیرتأثیر او را در دیگران یعنی در نسل بعدی می‌توان مشاهده کرد.»
** [[نادر نادر پور]]<ref name="اخوان، شاعر حماسه و شکست">[http://www.bbc.co.uk/persian/arts/030826_la-akhavan.shtml اخوان، شاعر حماسه و شکست]</ref>
 
* [[هوشنگ گلشیری]]، نویسنده معاصر ایرانی مهدی اخوان ثالث را رندی می‌داند از تبار [[خیام]] با زبانی بیش و کم میانه شعر نیما و شعر کلاسیک فارسی. وی می‌گوید تعلق خاطر اخوان را به ادب کهن هم در التزام به وزن عروضی و قافیه بندی، ترجیع و تکرار می‌توان دید و هم در تبعیت از همان صنایع لفظی قدما مانند مراعات النظیر و جناس و غیره.<ref name="اخوان، شاعر حماسه و شکست">[http://www.bbc.co.uk/persian/arts/030826_la-akhavan.shtml اخوان، شاعر حماسه و شکست]</ref>
 
* اگر دو نام از ما به آیندگان برسد یکی از آنها احمد شاملو و دیگری مهدی اخوان ثالث است که هر دوی آنها از شاگردان نیمایوشیج هستند.
** [[اسماعیل خویی]]
* «اخوان از ادب سنتی خراستان و از قصیده و شعر خراسانی الهام گرفته‌است و آشنایی او با زبان و بیان و ادب سنتی خراسان به حدی زیاد است که این زبان را به راستی از آن خود کرده‌است. آقای خویی می‌افزاید که اخوان دبستان شعر نوی خراسانی را بنیاد گذاشت و دارای یکی از توانمندترین و دورپرواز تریندورپروازترین خیال‌های شاعرانه بود. اسماعیل خویی معتقد است که اخوان همانند نیما از راه واقع گرایی به نماد گرایی می‌رسد.»
** خویی
* «وی دربارهدربارهٔ عنصر عاطفه در شعر اخوان می‌گوید که اگر در شعر قدیم ایران [[باباطاهر]] را نماد عاطفه بدانیم، شعری که کلام آن از دل بر می‌آید و بر دل می‌نشیند و مخاطب با خواندن آن تمام سوز درون شاعر را در خود بازمی یابد،بازمی‌یابد، اخوان فرزند بی نظیر باباطاهر در این زمینه‌است.»
** خویی<ref name="اخوان، شاعر حماسه و شکست">[http://www.bbc.co.uk/persian/arts/030826_la-akhavan.shtml اخوان، شاعر حماسه و شکست]</ref>
 
* «مهدی اخوان ثالث در شعر زمستان احوال خود و عصر خود را از خلال اسطوره‌ای کهن و تصاویری گویا نقش کرده‌است.»
** [[غلامحسین یوسفی]]
* «در سردی و پژمردگی و تاریکی فضای پس از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ است که شاعر زمستان اندیشه و پویندگی را احساس می‌کند و در این میان، غم تنهایی و بیگانگی شاید بیش از هر چیز در جان او چنگ انداخته‌است.»
** غلامحسین یوسفی<ref name="اخوان، شاعر حماسه و شکست">[http://www.bbc.co.uk/persian/arts/030826_la-akhavan.shtml اخوان، شاعر حماسه و شکست]</ref>
* «در شعر نو، دو، سه نفر بودند که شعرهایشان را خیلی می‌پسندیدم. یکی از آنها «اخوان» بود. ما با «اخوان» آشنا بودیم و شعرش، شعر بسیار برجسته‌ای بود.»<ref name="test">[http://farsi.khamenei.ir/memory-content?id=20278 «نیما یوشیج» آدم متدیّنی بود]</ref>
** [[سید علی خامنه‌ای]] ۱۳۷۷/۰۲/۰۷
 
*«در شعر نو، دو، سه نفر بودند که شعرهایشان را خیلی می‌پسندیدم. یکی از آنها «اخوان» بود. ما با «اخوان» آشنا بودیم و شعرش، شعر بسیار برجسته‌ای بود.»<ref name="test">[http://farsi.khamenei.ir/memory-content?id=20278 «نیما یوشیج» آدم متدیّنی بود]</ref>
**[[سید علی خامنه‌ای]] ۱۳۷۷/۰۲/۰۷
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{ترتیب‌پیش‌فرض:اخوان ثالث، مهدی}}
سطر ۴۷ ⟵ ۴۲:
[[رده:اهالی ایران]]
[[رده:شاعران ایرانی]]
[[رده:آموزگاران ایرانی]]
[[رده:دانشگاهیان ایرانی]]
[[رده:نویسندگان ایرانی]]
[[رده:اهالی مشهد]]
[[رده:اهالی طوس]]
[[رده:درگذشتگان ۱۹۹۰]]