سید جواد طباطبایی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
ابرابزار |
|||
خط ۱:
[[پرونده:Javad Tabatabai.png|220px|بندانگشتی|چپ|به تاریخ ایران هر امری را میتوان نسبت داد جز کلنگی بودن. این بحثی ایدئولوژیک است که از بیرون وارد ایران میکنند و اینجا نیز چون به صورت ابتدایی فکر میکنیم این نظریه را میپذیریم.]]
'''[[w:سید جواد طباطبایی|سید جواد طباطبایی]]''' (۱۳۲۴ / ۱۹۴۵م)، پژوهشگر [[
== گفتاوردها ==
=== ۱۳۸۷ ===
* «با جعل اصطلاحات تهی از مضمون نمیتوان به بیمعنایی رفتارهای خودمان معنایی بدهیم.»<ref>http://www.islahweb.org/node/1521</ref>
=== ۱۳۹۲ ===
* «بحث روشنفکری اتخاذ موضعی سیاسی، ایدئولوژیکی است که میتوان مثل نظریه غرب زدگی آل احمد، با ایراداتی اساسی، کل نظریه را به هوا فرستاد چون یک موضع گیری سیاسی و ایدئولوژیکی در مناسبات قدرت است. درواقع روشنفکری به یک اعتبار به این معناست که خود را علم معرفی و اعلام میکند من تمام پاسخها را یافتهام و دیگر ایرادی نمیتوان گرفت. پشتوانه این ادعا نیز یک قدرت سیاسی یا ایجاد توهم قدرت سیاسی است.»
** ''سخنرانی در نشست «در کجا ایستادهایم»''، ۱۳۹۲<ref name="در کجا ایستادهایم">«سیدجواد طباطبایی در نشست پرسش وپاسخ بررسی کرد»، روزنامه شرق، شماره ۱۸۵۲، ۱۶ مهر ۱۳۹۲، صفحهٔ ۱.</ref>
* «به تاریخ ایران هر امری را میتوان نسبت داد جز کلنگی بودن. این بحثی ایدئولوژیک است که از بیرون وارد ایران میکنند و اینجا نیز چون به صورت ابتدایی فکر میکنیم این نظریه را میپذیریم.»
** ''سخنرانی در نشست «در کجا ایستادهایم»''، ۱۳۹۲<ref
* «در دورههای ناصری این تلقی پیدا شده بود که در زمینه فلسفه سیاست، میان ما و غرب شکافی ایجاد شده است. برخی مثل ملکم خان یا مستشارالدوله و مهاجرانی چون میرزافتحعلی آخوندزاده و میرزا آقاخان کرمانی به بررسی این مسئله پرداختند و به جست وجوی راه حل برای پرکردن این شکاف برآمدند اما از آنجا که رخ دادن این اتفاقات جدید در اروپا، کلیتی بود که بیان نظری اش در کلیت فلسفه غرب رخ داده بود، بنابراین اینها با نظام سنت قدمایی نمیتوانستند این کلیت را با کلیت فلسفه غرب محک بزنند.»
** ''سخنرانی در نشست «وضعیت فلسفه در ایران»''، ۱۳۹۲<ref name="روزنامه ایران شماره ۵۵۲۶">مهسا رمضانی، گزارشی از نشست علمی «وضعیت فلسفه در ایران»، روزنامه ایران، شماره ۵۵۲۶، ۱۳ آذر ۱۳۹۲، صفحهٔ ۹.</ref>
* «ترجمه و فهم ما از فلسفه سیاست بسیار ابتدایی است و آنچه ترجمه شده، نیازمند آن است که چندین بار ترجمه شود، نکته دیگر ترجمه چندین باره آثار مقدماتی و ساده و بیتوجهی به نوشتههای تفصیلی مهم است.»
** ''سخنرانی در نشست «وضعیت فلسفه در ایران»''، ۱۳۹۲<ref name="روزنامه ایران شماره ۵۵۲۶" />
=== ۱۳۹۳ ===
* «گفته شد که من در نقد خود شخص را تحقیر میکنم. تحقیر به معنای کوچک شمردن شخصیت فرد است؛ گفتن اینکه کسی انگلیسی نمیداند یا متنهایی را که دربارهٔ جامعهشناسی متفکران مسلمان خوانده نفهمیده، نه تحقیر شخص بلکه یک امر واقعی است.»
** ''پاسخ به نقدها در «بررسی و نقد آثار و اندیشههای دکتر سیدجواد طباطبایی»''، ۱۳۹۳<ref name="روزنامه شرق شماره ۲۰۰۱">«سیدجواد طباطبایی؛ هگل را از حفظم: پاسخ به نقدها»، روزنامه شرق، شماره ۲۰۰۱، ۷ اردیبهشت ۱۳۹۳، صفحهٔ ۱۰.</ref>
سطر ۲۳ ⟵ ۲۹:
== دربارهٔ او ==
* «خرد جدیدی که ایشان در آرای خود به کار بردند از یک سو خشونت مبدأ را در خود دارد و از سوی دیگر در زبان دکتر طباطبایی نه به گفتمان گفت وگویی و پرسشگری یا طرح وارهای برای تاریخ و اندیشه بلکه به گفتمان طرد منجر شده است. به گمان من، این گفتمان طرد که در نحوه بیان دکتر طباطبایی و در نوع الفاظی که برای تحقیر مخاطبان شان به کار میبرند نیز خشونت مضاعفی مییابد، برای موقعیت تاریخی ما مناسب و سودمند نیست. زیرا به جای اینکه بتوانیم گفت وگویی را پیش ببریم، کوشیده میشود قتلعامی صورت دهیم و به هزینه آن، خرد جدیدی را به کار ببریم
** ''[[حاتم قادری]]''، ۱۳۹۳<ref>حاتم قادری، «ریشههای ایدئولوژیک نظریه انحطاط»، روزنامه شرق، شماره ۲۰۰۱، ۷ اردیبهشت ۱۳۹۳، صفحهٔ ۸.</ref>
|