مرتضی آوینی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
اصلاح نشانی وب، ابرابزار
خط ۱:
'''[[W:سید مرتضی آوینی|سیّد مرتضیٰ آوینی]]''' با لقب '''''شهید''''' (؟ سپتامبر [[w:۱۹۴۷ (میلادی)|۱۹۴۷]]، [[شهر ری|ری]]، [[تهران]] - [[۹ آوریل]] [[w:۱۹۹۳ (میلادی)|۱۹۹۳]]، [[w:فکه|فکّه]]، [[خوزستان]]) کارگردان مستند، روزنامه‌نگار و مؤلف [[ایرانی]] بود.
 
== گفتاوردها ==
خط ۲۸:
* «حقیقت وجود انسان روح الهی اوست که چون خورشیدی منیر در پس حجاب بدن حیوانی و تعلقات گرانبار دنیایی‌اش پنهان مانده است. چگونه می‌توان بی‌واسطهٔ حجب، چشم در نور خورشید دوخت؟»<ref>{{پک|موسی‌کاظمی|۱۳۹۲|ک=روایتگر عشق|ص=۳۱}}</ref>
* «تقواست که انسان را به اخلاص می‌رساند و با اخلاص درهای حکمت نیز بر قلب گشوده می‌شود.»<ref>{{پک|موسی‌کاظمی|۱۳۹۲|ک=روایتگر عشق|ص=۳۱}}</ref>
* «زندگی زیباست، اما شهادت از آن زیباتر است، سلامت تن زیباست، اما پرندهٔ عشق، تن را قفسی می‌بیند که در باغ نهاده باشند؛ و مگر نه آنکه گردن‌ها را باریک آفریده‌اند، تا در مقتل کربلای عشق، آسان‌تر بریده شوند؛ و مگر نه آنکه خانهٔ تن، راه فرسودگی می‌پیماید تا خانهٔ روح، آباد شود؛ و مگر نه آنکه از پسر آدم، عهدی ازلی ستانده‌اند که حسین را از سر خویش، بیشتر دوست داشته باشد؛ و مگر این عاشق بی‌قرار را بر این سفینهٔ سرگردان آسمانی که کرهٔ زمین باشد، برای ماندن در اصطبل خواب و خور آفریده‌اند؟ و مگر از درون این خاک، اگر نردبانی به آسمان نباشد، جز کرم‌هایی فربه و تن‌پرور بر می‌آید؟ایمی‌آید؟ ای شهید، ای آنکه بر کرانهی ازلی و ابدی وجود برنشسته‌ای، دستی بر آر و ما قبرستان‌نشینان عادات سخیف را نیز، از این منجلاب بیرون کش.»<ref>{{پک|موسی‌کاظمی|۱۳۹۲|ک=روایتگر عشق|ص=۶۲}}</ref>
 
== درباره ==
خط ۴۸:
* «کاری که آوینی کرد این بود که وظیفه خودش دانست تا با مراحل فیلمسازی به صورت علمی آشنا شود و سینما را برای خودش تعریف کرد آوینی در کتاب آینه جادوی خود گفته است که من در تلاش برای پیدا کردن جوب‌های خود هستم. آقا مرتضی سعی می‌کرد از آثار دیگران هم یاد بگیرد در مطالعات خود به کتاب [[آلفرد هیچکاک]] رسید که به نوشتن کتاب عالم هیچکاک ختم شد. جمع این دو اتفاق تلاش برای تکمیل اجزای فیلم‌شناسی بوده است در سینمای امروز ما چنین آدمی را کم داریم.»
** ''حسین معززی نیا''<ref name="teribon.ir" />
* «سیدمرتضی برای ما در دوران خودش، یعنی دورانی که هنوز تبدیل به افسانه نشده بود، معما بود. شخصیت خیلی پرشوری بود. شور و حال و مرگ‌طلبی و شجاعتش مثال زدنی بود و اینکه به سمت مرگ هجوم می‌برد مثل اینکه مرگ برایش مسئله معمابرانگیزی بود. کنجکاو مرگ بود… یک پدیده غیرقابل تکرار بود، خیلی تأثیرگذار بود، مهربانی و آمادگی‌اش برای کار کردن با جمع‌هایی که خیلی از خودش جوان‌تر بودند، باعث شد تأثیر ماندگاری بگذارد… اینکه ما بخواهیم از سیدمرتضی مرجع ایدئولوژیک درست بکنیم، کوشش بیهوده‌ای است و اینکه بخواهیم بگوییم روشنفکری بوده که داشته تغییر موضع هم می‌داده و آخر عمری مخالفت با انقلاب پیدا کرده، این هم حرف من‌درآوردی و بی‌ربطی است.»
** ''[[بهروز افخمی]]'' {{یادکرد وب |نشانی=http://www.fardanews.com/fa/news/523284/بهروز-افخمی-کن-جشنواره-دگرباش‌هاست|عنوان=بهروز افخمی: «کن» جشنواره دگرباش‌هاست|تاریخ بازدید=۳۱-۰۱-۲۰۱۷ |اثر=فردانیوز}}
 
== پانویس ==
سطر ۵۳ ⟵ ۵۵:
{{پانویس|۳|اندازه=ریز}}
</div>
 
== فهرست منابع ==
* {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =عبدالحمید| نام =موسی‌کاظمی| عنوان =روایتگر عشق، مروری بر اندیشه‌های شهید آوینی| سال =۱۳۹۲| ناشر =موسسه انتشارات کتاب نشر| شابک =۹۷۸۶۰۰۷۱۵۰۵۷۳}}