چارلز داروین: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خنثی‌سازی ویرایش 102157 توسط 2.146.58.224 (بحث)
خط ۱۹:
 
==درباره ی خدا==
داروین درباره خدا چه نظری داشته است؟ با اطمینان نمی توان به این سئوال پاسخ داد. می پندارم كه او با بی میلی موضع لاادری داشته است، اما دیدگاه های متفاوتی درباره تمایلات دینی او خصوصاً درباره باورهای او در اواخر عمر وجود دارد. پس از بازگشت از سفر دریایی معروفش در سال ،۱۸۳۶ داروین بیست سال بعدی را به تفكرات عمیق درباب اكتشافاتش گذراند. او در مجمعگالاپاگوس الجزایرآرچی گالاپاگوس،پلاگور، واقع در ششصد مایلی غرب اكوادور، به دقت به مطالعه و ثبت تفاوت های میان سهره های جزیره های مختلف با یكدیگر و با سرزمین اصلی یعنی آمریكای جنوبی پرداخته بود. داروین نه فقط از تفاوت های میان پرندگان، بلكه از تفاوت های دیگرِ موجود میان گروه های دیگر جانوران از جمله ایگواناها و لاك پشت ها نیز متعجب بود. پس از آنكه در بازگشت تصاویر و نمونه های خود را در معرض نمایش متخصصان طبیعی دان قرار داد، با كمك آنها دریافت كه این تفاوت ها چنانكه او پنداشته بوده است فقط تنوع هایی در یك گونه منفرد نبوده بلكه بیانگر گونه هایی مجزا هستند. داروین در آغاز سفرش، همانند غالب افراد آن روزگار، می پنداشت كه تمامی گونه ها در آغاز توسط خلقت خاص خدا به وجود آمده اند. او همچنین از اصول الهیات طبیعی ویلیام پیلی تبعیت می كرد، رویكردی كه برای وجود خدا بر مبنای طراحی موجودات زنده دلیل می آورد. پس از مطالعات و هم فكری های فراوان، داروین در این اعتقادِ سنتی الهیاتی كه گونه ها از بدو خلقت ثابت مانده اند شك كرده و شروع به پردازش نظریه خود كه نظریه تكامل خوانده شد كرد. تفكر درباره آنچه او طی مسافرت دریایی اش مشاهده كرده بود نهایتاً منجر به شك او درباره وجود خدا شد، هر چند كه این ضرورتاً دلیل اصلی شك او نیست. گمان می رود كه مرگ پدر و دختر ۱۰ ساله اش دلایل اصلی برای رشد شكاكیت دینی در او بود. در هر صورت برخلاف آنچه برخی نویسندگان معاصر مدعی اند داروین خود را كاملاً ملحد نمی دانست و بسیار ناخشنود بود كه مزاحمتی بر سر راه ایمان دینی همسرش «اما» ایجاد كرده است. او در خودنگاشت خود با كنایه می نویسد «ناباوری بسیار آهسته در من رسوخ كرد اما در نهایت كامل شد. سرعت رسوخ چنان كم بود كه احساس هیچ گونه درماندگی نكردم و هیچ گاه نیز در اینكه نتیجه گیری ام درست بوده شك نكرده ام.» با این وجود داروین هرازگاهی به كار یك «خالق» یا یك خدای دور كه جهان و قوانین كلی آن را خلق كرده و سپس آن را تقریباً به حال خود واگذاشته است اشاره می كند. احتمالاً این آرای او را می توان «خداگرایی طبیعی» خواند.
 
** [[جان هاوت (۲۰۰۱) پاسخ هایی به ۱۰۱ سوال درباره خدا ]]
:{{شد}} [[ویژه:مشارکت‌ها/2.146.58.224|2.146.58.224]] ‏۱۸ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۴:۲۰ (UTC)
:{{شد}} [[ویژه:مشارکت‌ها/2.146.58.224|2.146.58.224]] ‏۱۸ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۴:۲۰ (UTC)
:{{شد}} [[ویژه:مشارکت‌ها/2.146.58.224|2.146.58.224]] ‏۱۸ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۴:۲۰ (UTC)
:{{شد}} [[ویژه:مشارکت‌ها/2.146.58.224|2.146.58.224]] ‏۱۸ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۴:۲۰ (UTC)
:{{شد}} [[ویژه:مشارکت‌ها/2.146.58.224|2.146.58.224]] ‏۱۸ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۴:۲۰ (UTC)
:{{شد}} [[ویژه:مشارکت‌ها/2.146.58.224|2.146.58.224]] ‏۱۸ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۴:۲۰ (UTC)
:{{شد}} [[ویژه:مشارکت‌ها/2.146.58.224|2.146.58.224]] ‏۱۸ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۴:۲۰ (UTC)
 
== بدون منبع ==