قابوس‌نامه: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Shervinafshar (بحث | مشارکت‌ها)
جز قابوس نامه به قابوس‌نامه منتقل شد
ویکی‌سازی
خط ۱:
'''[[W:قابوس‌نامه|قابوس‌نامه]]''' کتابی است در اخلاق، تالیف عنصر‌المعالی کیکاوس‌بن اسکندربن قابوس‌بن وشمگیربن زیار و تالیف آن به سال(۴۷۵ قمری) است.
== قابوس نامه ==
 
 
== آ ==
سطر ۱۱ ⟵ ۱۰:
* «از اژدهای هفت سر مترس، از مردم نمام بترس که هرچه وی به ساعتی بشکافد، به سالی نتوان دوخت.»
 
* «از چراغی، بسیار چراغ هاچراغ‌ها توان افروخت.»
 
* «از دست زن نادوست و ناکدبانو بگریز که گفته اندگفته‌اند: کدخدا رود بود و کدبانو بند.»
 
* «از گرسنگی مردن به که به نان فرومایگان سیر شدن.»
سطر ۶۷ ⟵ ۶۶:
* «اگر خواهی ستوده تر مردمان باشی با آن که خرد از او نهان باشد، نهان خویش آشکار مکن.»
 
* «اگر خواهی فریفته نباشی، آنچه ننهاده ایننهاده‌ای برمدار.»
 
* «اگر خواهی کم دوست و کم یار نباشی کینه دار مباش.»
سطر ۷۷ ⟵ ۷۶:
* «اگر شراب ندانی خورد زهر است و اگر بدانی خوردن، پادزهر.»
 
* «اما تو را در طالع، ذرع سخن نیست که نه به پای چون توئی بافته اندبافته‌اند
 
* «اما چون در کارزار باشی آنجا سستی و درنگ شرط نباشد چنان کن که پیش از آن که خصم بر تو شام خورد تو چاشت خورده باشی بر او»
سطر ۱۱۴ ⟵ ۱۱۳:
== پ ==
 
* «پیر رعنا مباش که گفته اندگفته‌اند پیر رعنا بتر از جوان نارعنا.»
 
 
سطر ۱۲۱ ⟵ ۱۲۰:
* «تا رنج کهتری بر خویشتن ننهی به آسایش مهتری نرسی.»
 
* «تا روز و شب آینده و رونده استرونده‌است از گردش حال هاحال‌ها شگفت مدار.»
 
* «تو چنان زی که اگر نیز دروغی گوئی * راست گویان جهان را زتو باور گردد.»
سطر ۱۴۳ ⟵ ۱۴۲:
* «چرا دشمن نخوانی کسی را که جوانمردی خود، آزار مردمان داند.»
 
* «چنان که شیخ ابوسعید ابوالخیر گفته استگفته‌است آدمی از چهار چیز ناگزیر بود: اول نانی، دویم خلقانی (جامه کهنه)، سیم ویرانی، چهارم جانانی.»
 
* «چنان که عیب دوستی و یا عیب شخص محتشمی بر تو معلوم شود، زنهار مگوئی.»
سطر ۱۵۱ ⟵ ۱۵۰:
* «چون بوق زدن باشد در وقت هزیمت * مردی که جوانی کند اندر گه پیری»
 
* «چون به گناهی از تو عفو خواهند، عفو کردن را به خویشتن واجب دان اگرچه سخت گناه بود و چون عفو کردی دیگر او را سرزنش مکن و از گناه او یاد میاور که آنگاه همچنان بود که عفو ناکرده ایناکرده‌ای
 
* «چون چربو از آتش دریغ داری کباب خام آید. »
 
* «چون رنج تو بری، کوش که بَر، هم تو خوری.»
سطر ۱۵۹ ⟵ ۱۵۸:
* «چون مرگ تو را نیز بخواهد فرسود * بر مرگ کسی چه شادمان باید بود.»
 
* «چون مهمانی کنی از خوبی و بدی خوردنی هاخوردنی‌ها عذر مخواه که این طبع بازاریان باشد. هرساعت مگوی که فلان چیز بخور خوب است، یا چرا نمی خوری،نمی‌خوری، یا من نتوانستم سزای تو کنم که این سخن کسانی است که یکبار مهمانی کنند.»
 
* «چیزی که به دشمنان بمانی بهتر که از دوستان نخواهی.»
سطر ۱۷۰ ⟵ ۱۶۹:
* «حق گوی اگر چه تلخ باشد.»
 
* «حکما گفته اندگفته‌اند کوشا باشید تا آبادان باشید و خرسند باشید تا توانگر باشید و فروتن باشید تا بسیاردوست باشید.»
 
* «حکیمی را پرسیدند که دوست بهتر یا برادر گفت برادر نیز دوست به.»
سطر ۲۵۴ ⟵ ۲۵۳:
== و ==
 
* «و چون خانه خریدی همسایه را حق و حرمت نگهدار که گفته اندگفته‌اند الجار احق بالصنعه.»
 
* «و در مثل گویند: اسب و جامه را نیکو دار تا جامه و اسب تو را نیکو دارد.»
سطر ۲۶۰ ⟵ ۲۵۹:
* «و عیال نابکارآینده گرد مکن که کم عیالی توانگری است.»
 
* «و هرگه که از حدیثی به حدیث دیگر روم بسیار بگویم ولیکن گفته اندگفته‌اند بسیاردان بسیارگوی باشد.»
 
 
سطر ۲۷۱ ⟵ ۲۷۰:
* «هرکه با رسوا نشیند عاقبت رسوا شود. تنهائی به ز هم جالس بد.»
 
* «همچنانکه گفته اندگفته‌اند الجنون فنون، دیوانگی گونه گونه استگونه‌است
 
==پیوند به بیرون==
{{ویکی‌پدیا}}
{{میانبر}}