ضرب‌المثل‌های اندونزیایی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Amouzandeh (بحث | مشارکت‌ها)
جز ←‏G
جز اصلاح رده
خط ۱۲:
{{پایان چپ‌چین}}
* ترجمه: «هرگز فکر نکن که آب آرام تمساح ندارد.»
* مترادف فارسی: «از آن مترس که هایکه‌های و هو دارد، از آن بترس که سر به تو دارد.»
{{چپ‌چین}}
* "Air tenang menghanyutkan."
{{پایان چپ‌چین}}
 
* مترادف فارسی: «آب هرچه عميق‌ترعمیق‌تر باشد، آرام‌تر است.»
{{چپ‌چین}}
* "Alah bisa karena biasa."
خط ۲۶:
{{پایان چپ‌چین}}
* مترادف فارسی: «سگ لاید و کاروان گذرد.»
* تمثیل: «زآنهمه بانگ و علالای سگان// هیچ واماند ز راهی كاروان؟کاروان؟» [[جلال‌الدین محمد بلخی]]
{{چپ‌چین}}
* "Asam di gunung, garam di laut bertemu dalam satu belanga."
{{پایان چپ‌چین}}
* ترجمه: «تمر در کوهستان و نمک در دریا است، اما همدیگر را در دیگ ملاقات می کنندمی‌کنند
* مترادف فارسی: «گذر پوست به دباغخانه می‌افتد.»
* مترادف فارسی: «دنیا خیلی کوچک است.»
== ‌‌‌‌‌BB ==
{{چپ‌چین}}
* "Buruk rupa cermin dibelah."
خط ۴۵:
* ترجمه: «فیل ِ روی پلک چشمان دیده نمی‌شود، اما مورچهِ آن‌طرف آب دیده می‌شود.»
* مترادف فارسی: «خار را کف پای دیگران دیدن و جوالدوز را تو چشم خود ندیدن.»
* تمثیل: «خار را در چشم دیگران بینی// شاه تیر را در چشم خود نمی بینینمی‌بینی» [[کشف‌المحجوب]]
* تمثیل: «کاهی در چشم من می‌بینید و کوه را در چشم خود نمی بینیدنمی‌بینید.» [[قرةالعین]]
* تمثیل: «به‌چشمت اندر، بالار ننگری تو به‌روز// به‌شب به‌چشم کسان اندرون ببینی کاه» [[رودکی]]
 
خط ۵۴:
{{پایان چپ‌چین}}
* ترجمه: «یک پرنده در دست بهتر از ده تا روی درخت است.»
* مترادف فارسی: «سركهسرکه نقد به از حلوای نسيهنسیه»
* مترادف فارسی: «سيلیسیلی نقد از عطای نسیه به»
* مترادف فارسی: «نقد موجود به که نسیه موعود»
* مترادف فارسی: «گنجشكگنجشک نقد به از طاووس نسیه»
* تمثیل: «ما درخور صید تو نباشيمنباشیم ولیكنولیکن// گنجشكگنجشک به‌دست است به‌از باز پریده» [[سعدی]]
== M ==
{{چپ‌چین}}
خط ۶۴:
{{پایان چپ‌چین}}
* مترادف فارسی: «از آب گل آلود ماهی گرفتن»
* مترادف فارسی: «دزد بازار آشفته می خواهدمی‌خواهد»
{{چپ‌چین}}
* "Memang lidah tidak bertulang."
{{پایان چپ‌چین}}
* ترجمه: «به‌راستی‌که زبان استخوان ندارد.»
* مترادف فارسی: «زبان استخوان ندارد؛ به هرطرف که بگردانی می چرخدمی‌چرخد
== R ==
{{چپ‌چین}}
خط ۷۵:
{{پایان چپ‌چین}}
* مترادف فارسی: «مرغ همسایه غاز می‌نماید.»
* مترادف فارسی: «چمن همسايههمسایه سبزتر است.»
* مترادف فارسی: «شتر در قطار دیگران خوش نماید.»
* تمثیل: «نعمت ما به‌چشم همسایه// صدبرابر فزون کند پایه// چون زچشم نیاز می‌بیند// مرغ همسایه غاز می بیندمی‌بیند»
{{چپ‌چین}}
[[رشید یاسمی]]
خط ۹۰:
* "Tak bisa menari dikatakan lantai yang berjungkit."
{{پایان چپ‌چین}}
* مترادف فارسی: «عروس نمی‌توانست راه برود می گفتمی‌گفت اطاق کج است.»
* مترادف فارسی: «عروس پایش کج است می‌گوید راه خانه داماد هموار نیست.»
* مترادف فارسی: «به شل گفتند چرا نمی‌رقصی؟ گفت: اطاق کج است.»
خط ۹۶:
* "Tong kosong nyaring bunyinya."
{{پایان چپ‌چین}}
* مترادف فارسی: «طبلی كهکه جوفش خالی است، صدایش عالی است.»
* مترادف فارسی: «در خم خالی صدا بیشتر می‌پیچد.»
* مترادف فارسی: «طبل هرچه میان‌تهی‌تر، صدایش بیشتر»
خط ۱۰۳:
{{ناتمام}}
{{میانبر}}
[[رده:ضرب‌المثل‌ها|ضرب‌المثل‌های اندونزی]]
 
[[bg:Индонезийски пословици и поговорки]]