هزار و یک شب
هزار و یک شب (به عربی:كِتَاب أَلْف لَيْلَة وَلَيْلَة kitāb ʾalf layla wa-layla) مجموعه قصههای خاورمیانهای و جنوبآسیایی از سدههای میانی به عربی است که دربرگیرندهٔ داستانهایی از زبان شهبانو شهرزاد است که به شوهر شیفته ی خود، شهریار گفته میشود.
برگزیدهها
ویرایش- «وزیر گفت:ای ملک، شنیدهام که مردی صیّاد در بادیهها وحشیان صید میکرد. روزی در شکاف کوهی به زیر سنگ اندر عسل بسیار یافت. از ان عسل جمع آورده در مشکی که با خود داشت بگذاشت و مشک به دوش گرفته به شهر درآمد و آن صیاد،
شیرسگی داشت چون پو گرفت | سایهٔ خورشید بر آهو گرفت |
آن سگ در نزد او عزیز بود. آن مرد صیاد به دکّان بقال بایستاد و همیخواست که عسل به بقال فروشد. آنگاه قدری از عسل بیرون آورد که به او بنماید. قطرهای از آن عسل بر زمین بچکید. پرندهای بر آن عسل بنشست. بقال را گربهای بود، بر آن پرنده بجست. سگ صیاد به سوی گربه برجست و گربه را گرفت. در حال بقال برخاسته، سگ صیاد را بکشت. صیاد برخاسته بقال را بکشت. بقال دهی دیگر و صیاد دهی دیگر داشتند. این حادثه بشنیدند. اسحلهٔ خویشتن گرفته به یاری برآمدند. هر دو گروه به همدیگر رسیده، تیغها برکشیدند و یکدیگر را همیزندن تا اینکه خلقی بسیار ار هر دو سو کشته شدند.»[۱]
پانویس
ویرایش- ↑ تسوجی، حکایت قطرهٔ عسل، ص۱۳۷۶.
فهرست منابع
ویرایش- هزار و یک شب. ج. دوم. ترجمهٔ عبداللطیف تسوجی تبریزی. نشر هرمس، چاپ ۱۳۸۳. شابک ۹۶۴۷۱۰۰۴۱۸.