ناصر حجازی
ناصر حِجازی (۲۸ آذر ۱۳۲۸ در تهران-۲ خرداد ۱۳۹۰ در تهران) مربی و بازیکن فوتبال ایرانی بود. او دروازهبان اول تیم ملی فوتبال ایران در دهه ۱۳۵۰ بود و ۲ قهرمانی در جام ملتهای آسیا، ۱ قهرمانی در بازیهای آسیایی و شرکت در المپیک و جام جهانی فوتبال را در کارنامه دارد. او همچنین به همراه تیم تاج قهرمانی در جام تخت جمشید و جام باشگاههای آسیا را تجربه کردهاست.
گفتاورد ها
ویرایش«بیشتر اهل دیدن فیلمهای خارجی بودم. در این سالها یکی دو بار بیشتر به سینما نرفتم. یک بار برای تماشا فیلم عروس و یک بار هم برای تماشای اخراجیهای ۲ به سینما رفتم ولی از دیدن این فیلم حالم به هم خورد. به همراهانم گفتم، زودتر از سینما بیرون برویم.»
- عیادت جمشید مشایخی از ناصر حجازی
«نگران حال خودم نه ولی نگران حال مردم این سرزمین هستم. ناراحتی خودم نه ولی ناراحتی مردم ایران آزارم میدهد. این حرف را پیش از این هم زدم.»
- عیادت جمشید مشایخی از ناصر حجازی
«آقای مشایخی از بزرگان زمان ماست و با هنرپیشههای امروزی فرقهای زیادی دارد و صراحت لهجه اش همیشه زبانزد بودهاست .»
- عیادت جمشید مشایخی از ناصر حجازی
«آخرین آن پیشنهاد ایرج قادری در اولین فیلم پس از شروع به کار دوبارهاش بود و از من خواست تا در فیلمی ساخته او جلوی دوربین بروم ولی من این پیشنهاد را رد کردم. از راه ورزش به شهرت رسیده بودم. اسم و رسمی برای خودم به هم زده بودم و دیگر نیازی نداشتم بخواهم از راه سینما معروف و بزرگ بشوم. شاید به خاطر چهرهام میتوانستم، اسم در کنم ولی این کار برایم وسوسه کننده نبود. دست آخر هم برای این که قادری قبولم نکند، به او پیشنهاد دستمزد یک صد میلیونی را دادم. او هم از پیشنهادش منصرف شد.»
- عیادت جمشید مشایخی از ناصر حجازی
بیشتر اهل دیدن فیلمهای خارجی بودم. در این سالها یکی دو بار بیشتر به سینما نرفتم. یک بار برای تماشا فیلم عروس و یک بار هم برای تماشای اخراجیهای ۲ به سینما رفتم ولی از دیدن این فیلم حالم به هم خورد. به همراهانم گفتم، زودتر از سینما بیرون برویم.
- عیادت جمشید مشایخی از ناصر حجازی
«در ایران به من کار نمیدادند. ناچار شدم به اسلواکی بروم تا مربیگری کنم. کار در آنجا با سفرهای زیادی همراه بود از جمله به نقاط سردسیر همانند اوکراین و همین هم موجب بیماریام شد. آنجا میتوانستم به عنوان مربی روی نیمکت بنشینم ولی اینجا برخی با دیدن من روی نیمکت مربیگری ناراحت میشوند و به آنها برمیخورد!»
- عیادت جمشید مشایخی از ناصر حجازی[۱]
دولت میگوید چهل هزار تومان در ماه به مردم کمک میکنیم، مگر مردم گدا هستند؟
- موضعگیری در مورد هدفمندسازی یارانهها
مردم ایران روی گنج خوابیدهاند، نفت، گاز و… دولت حق ندارد به مردم کمک کند، دولت باید کار کند، خدمت کند و زحمت و دسترنج مردم را دودستی تقدیم آنها نماید.
- موضعگیری در مورد هدفمندسازی یارانهها
چهل هزار تومان در ماه به مردم میدهند و بعد چند برابر آن را از جیب مردم برداشت میکنند و سپس ادعای خدمت به مردم دارند.
- موضعگیری در مورد هدفمندسازی یارانهها
از دید مسئولین خدمت دولت به مردم یعنی کار کردن مردم برای دولت و اینکه مردم کار کنند و پولشان را تقدیم دولت نمایند! برای من گاز میآمد چهل هزار تومان و حالا میآید یک میلیون تومان.
- موضعگیری در مورد هدفمندسازی یارانهها
گاز به کشور همسایه با مبلغی بهمراتب کمتر از آنچه از جیب مردم برداشت میکنند، صادر میشود. با دیدن این شرایط نباید عصبانی شوم؟ نباید حرص بخورم و شرایط جسمانیام مثل امروز شود.
- موضعگیری در مورد هدفمندسازی یارانهها[۲]