منوچهر امیری (۱۹۲۰، کرمانشاه - ؟ مه ۲۰۱۰، آمریکا) دکترای زبان و ادبیات فارسی، استاد دانشگاه، کنشگر فرهنگی، مؤلف، پژوهشگر، مترجم و شاعر ایرانی بود.[۱]

گفتاوردها

ویرایش
  • «هرگز ادعای شاعری نداشته و ندارم و اگر به قول فرصت شیرازی گه‌گاه از طبع فضول رطب و یابسی سر زده، آن را برای دلم و حسب حال خودم سروده‌ام. از آنچه شعر نو نام گرفته است روی‌گردان نیستم، اگر در آن‌ها اصول ادبی و هنری رعایت شده باشد می‌پسندم و با برخی از شاعران نوپرداز دوستی داشته‌ام، به‌خصوص شادروان اخوان ثالث؛ طبع‌آزمایی بنده بیشتر در شعر سنتی و کلاسیک بوده است…»[۱]
تنهایی
مُردم به خدا بی‌تو در این تنهایی      ای جان عزیز من تو کی می‌آیی
خود را بکُشم یا بکِشَم جور تو را      فرمانبر تو منم، چه می‌فرمایی؟[۱]
عشق
ای عشق تو هوش و خرد و رای منی      تو خواب و خیال و وهم رؤیای منی
در جان و تن و ریشه و رگ‌های منی      من قطرهٔ ناچیز و تو دریای منی[۱]
مرگ
ای مرگ مرا ز عمر سیری نبوَد      هرگز گله‌ای ز عهد پیری نبوَد
من آمر و سرنوشت من مأمور است      بیهوده مرا نام، امیری نبوَد![۱]

منابع

ویرایش
  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ برقعی، محمدباقر. سخنوران نامی معاصر ایران. ج. اول. نشر خرم، چاپ ۱۳۷۳. ص۳۸۵. شابک ‎۹۷۸۹۶۴۹۹۷۲۴۰۴.