محمود کریمی حکاک
محمود کریمی حکاک نمایشنامهنویس، کارگردان، طراح رقص و استاد تئاتر
- «من در ۲۵ سال گذشته تصمیم گرفتم کارهای خودم را در مسیری که دوست دارم آن را «معاصرسازی اسطورهها» بخوانم پیش ببرم. در این راه طبیعتا مهمترین مسئله ایجاد یک گفت و شنود دائمی بین هنرمند و دنیای بیرون از خودش است. وقتی من به آنتیگونه نگاه میکنم، میبینم همین دیالوگ در وجود این دختر ۱۴ ساله ادیپ هم وجود دارد. یعنی جایی او میگوید: من می دانم راه راست چیست و رئیس هیچ دولتی نمیتواند برای من تعیین تکلیف کند.»
- «جوانی که علیه پدر بلند میشود میداند که این راه به کجا خواهد کشید. آگاهی چیزی است که امروزه بر جوان ما مستولی شده و جوان جهانی آنتیگونه هم آگاهانه به سوی نیستی میرود.»
- «شعر چاووشی اخوان راجع به یک سفر درونی است. سفر انسان به درون خودش. همان سفر به درونی که در آغاز مثنوی مولوی هم میبینیم. بشنو از نی چون حکایت می کند در واقع آهی است که از درون انسان بیرون میآید. آنتیگونه هم از خودش میپرسد آیا این کاری که میکنم درست است؟ آیا به بیفرجام خواهم رسید؟ مهدی اخوان ثالث با رسیدن به درون، آن را کاملا خالی مییابد: هیچ چیزی دیگر درون مرا پر نمیکند و در نتیجه باید به دنبال راه بیبرگشت باشم!»
- «نسل جوانی که ما اکنون در ایران شاهد آن هستیم یک نسل استثنایی با قابلیتهای باور نکردنی برای به کرسی نشاندن حرف و سخن خود است. نسلی که هر دری را به رویش ببندند از دری دیگر وارد میشود. تیغ تحمیل و سانسور بر آن کارایی ندارد و طبیعی است هنری که از ذهن این نسل زاییده میشود هم هنری خاص باشد.»
- «از جنبه هنری نیز تولیداتی که در پیوند با تحولات اخیر ایران انجام شده، هرچند در برخی زمینه ها کافی نبوده اما آنها هم خاص هستند. من در حوزه کاری خودم یعنی تئاتر شاهد این مساله هستم. در ایران به دلیل فضای سانسور برای هنرمندان امکان تولید مستقل در این زمینه وجود ندارد و در خارج از کشور هم کارهای تئاتری قابل توجهی انجام نشده است. یعنی تئاتر حرفه ای با موضوع جنبش سبز که به زبان انگلیسی باشد و در صدد جذب مخاطب غیر ایرانی برآید واقعا کم بوده است.»
- «به نظر من اشکال در این است که ما حافظه تاریخی مان خیلی کم است. مثلا چون یک موقعی سبز به «سیدی» منصوب بوده و سیدی به آقای موسوی، ما فکر می کنیم جنبش سبز یک جنبش به اصطلاح سیدی است. درحالی که اگر به ادبیات خودمان و به شاهنامه نگاه کنیم می بینم درلحظه ای که سهراب از بالای تپه ها به لشگر ایران نگاه می کند و از پیران می خواهد که یک یک پهلوانان را نام ببرد، در آنجا اشاره شده به خرگاه یا خیمه گاهی سرسبز که جایگاه رستم بوده است.»
- « از لحاظ روحانی و عرفانی هم سبز به حضرت خضر برمی گردد. اما برای من سبز یک تحول جهانی خیلی فراتر از این حرف هاست که هیچ ارتباطی با دنباله روی موسوی و کروبی و غیره ندارد. این درواقع تولد دوباره ای است که کل انسانیت دارد با آن برخورد می کند.»
- «به باور من تئاتر، حادثه ای است که ضمن ترک سالن نمایش در ذهن تماشاگر به وقوع می پیوندد. من همواره کوشیده ام تا دیالوگ را از صحنه و بازیگر به سالن و تماشاگر برسانم با این امید که آن ها هم یافته های خود را در جامعه و نهایتا درسطح جهان پخش کنند.»