محمد محمدعلی
نویسنده، مدرس داستاننویسی و پژوهشگر ایرانی (۱۳۲۷–۱۴۰۲)
محمّد محمّدعلی (۱۳۲۷ / ۱۹۴۸م) نویسنده ایرانی.
گفتاوردها
ویرایش- «من قبول دارم که در داستاننویسی امروز شخصیتپردازیها با نقد بسیاری روبهروست. شخصیتهای درون داستانها شباهتی به آدمهایی که در جامعه ما زندگی میکنند، ندارند! گویی که نویسندههای این آثار، مردم شهر یا جامعه خودشان را نمیشناسند. شاید هم آنان را میشناسند اما داستانهایشان اسیر فرمهای نو و تازهای شده که حتی بدرستی آنها را نمیشناسند. به عنوان نمونه همین داستانهای پست مدرن یا حتی مدرن! آیا ما توانستهایم بدرستی در پروسه مدرنیته قدم بگذاریم که بعد به سراغ پست مدرنیته برویم!»[۱]
- «متأسفانه ما اغلب آنچنان درگیر فرمها شدهایم که محتوا و مضمون اصلی داستان را فراموش کردهایم. داستانهایی مینویسیم که از پشتوانه محتوایی محکمی برخوردار نیستند. خودمان را در قالب و ساختارهای نوین پنهان میکنیم و این همان آسیبیاست که متوجه داستاننویسی امروز شده است. البته ناشران هم تا حدی در این ماجرا مقصر هستند. آنان هم با استقبال از انتشار چنین داستانهایی به این معضل دامن زدهاند.»[۲]
- «من از زمان برپایی نخستین نمایشگاه کتاب هر سال در آن حضور داشتهام. به گمانم از وقتی نمایشگاه کتاب در دوران وزارت سیدمحمد خاتمی آغاز و در محل پیشین خود برگزار میشد، به دلیل فضای باز و وسعتش ناشران میتوانستند همه کتابها را در آن جا بگنجانند. در وضعیت قبلی هر علاقهمند و پدیدآوردهای میتوانست دسترسی بهتری به کتاب داشته باشد... فضای داخل سالنهای نمایشگاه دائمی کتاب تهران نیز تا شش یا هفت سال پیش خوب بود، اما با برگزار شدنش در شبستان و مصلی، فضا روز به روز تنگتر و کارایی کلی نمایشگاه هم بسیار ضعیف شد.»[۳]
- «من بیهیچ هراس و با هر وسیلهای جریانهای زشت و پلشت پیرامون خود را به چالش میکشم. اندکی شعاری شد با پوزش از خوانندگان... خود را موظف میدانم از هر طریق و با هر تکنیک رازی را در داستان جاسازی و سپس آن را فاش کنم که انگیزه نوشتن من بوده است..»[۴]
- «بحث حجاب و پردهپوشی بهمعنای چادرپوشیدن زنان یا بلند و کوتاهبودن آستین پیراهن مردان، مطرح نیست. بحث در پرده و حجاب زندگیکردن است تا مثلاً آبروی یک فرهنگ یا یک شخص حفظ شود. حالا اینکه آبروی شخصی و عمومی در جامعه ما چگونه تعبیر میشود، خود یکی از معضلات جدی پیش روست که خیلیها گرفتارش شدهاند»[۵]
- «همه ما تجربه نوع رفتار و کردار و گفتار خودمان را در داخل خانه با مادر و خواهر و همسر و فرزندان و بیرون از خانه در محل کار با رؤسا و دیگر دوستان داریم. دروغ پشت دروغ بهدلیل ترسهای آشکار و پنهان جزء خصیصههای ثانوی ما شده است. نیروی بسیاری صرف میشود تا مردم را بین مردم موجه جلوه دهیم. حالا تعریف و تمجید موجه در جامعه به چه معناست که این همه بیراهه و کجراهه میرویم تا نشان دهیم راهی صراط مستقیم هستیم، خدا میداند. اغلب فروتن نیستیم اما اصرار به تواضع داریم. زن و مرد هم ندارد. حاصل پذیرش این همه دغلبازی عادیسازیشده چیزی نیست جز انباشت دروغهای کوچک و بزرگ و سپس انحرافهای اخلاقی بیشتر در خانوادهها و سپس اجتماع.»[۶]
- «از دیربازِ تاریخ به ما نصیحت کردهاند دروغ نگویید، اما لاپوشانی و حفظ آبرو را توصیه کردهاند. خب این خود یعنی تشویق به دروغگویی از نوع دیگر و فاجعهآمیزتر. از نظر من دروغگویی و لاپوشانی با منشأ ترس از حوادث زمینی و آسمانی چنان به هم نزدیک شده است که قابل تفکیک نیست. مشکل صرفاً دروغگویی برای امری مهم و حفظ جان نیست، بلکه دروغگویی است تا مشکلات جزئی و پیشپاافتاده را حل کنیم.»[۷]
- «در ادارههای دروغپذیر از ترس جریمهشدن و شانهخالیکردن از مالیات به دروغ متوسل میشویم و حتی در قانون دست میبریم. انحراف فاجعهآمیز آنجاست که از ترس جان دروغ نمیگوییم حتی آن را نوعی شیرینکاری و زرنگی به حساب میآوریم.»[۸]
- «وقتی در جامعهای دروغگویی و لاپوشانی فضیلت شمرده میشود مثل این میماند که در ستون یک خانه بهجای تیرآهن و بتونهای سیمانی، کاغذ و پوشال قرار بدهیم. این همان ارثی است که بزرگان و درگذشتگان ما نه صرفاً در کلام بلکه در عمل برای نسل بعد خود به ارث گذاشتهاند. حفظ رازهای بیمقدار خانوادگی همان ستونهای سست است در ساختمانی که قرار است نسل بعد از خود را در آن پناه بدهیم.»[۹]
- «خیلی از جنگها ناشی از کجفهمی از وضعیت اقتصادی و سیاسی و قدرت نظامی کشورهاست نسبت به توانایی یکدیگر. توهم دربارهٔ قدرت خود و ضعف کشور همسایه، ریشه اصلی خیلی از جنگها در اروپا و خاورمیانه بوده است؛ توهمهایی که بزرگ و بزرگتر شدهاند تا به واقعیتی مجسم تبدیل شدهاند.»[۱۰]
منابع
ویرایش- ↑ http://www.cgie.org.ir/fa/news/127981
- ↑ http://www.cgie.org.ir/fa/news/127981
- ↑ http://www.ibna.ir/vdcipvazpt1a3y2.cbct.html
- ↑ http://www.sharghdaily.ir/Vijeh/4831/وقتی-دروغ-را-زرنگی-به-حساب-میآوریم
- ↑ http://www.sharghdaily.ir/Vijeh/4831/وقتی-دروغ-را-زرنگی-به-حساب-میآوریم
- ↑ http://www.sharghdaily.ir/Vijeh/4831/وقتی-دروغ-را-زرنگی-به-حساب-میآوریم
- ↑ http://www.sharghdaily.ir/Vijeh/4831/وقتی-دروغ-را-زرنگی-به-حساب-میآوریم
- ↑ http://www.sharghdaily.ir/Vijeh/4831/وقتی-دروغ-را-زرنگی-به-حساب-میآوریم
- ↑ http://www.sharghdaily.ir/Vijeh/4831/وقتی-دروغ-را-زرنگی-به-حساب-میآوریم
- ↑ http://www.sharghdaily.ir/Vijeh/4831/وقتی-دروغ-را-زرنگی-به-حساب-میآوریم