محمدرضا شکیبی اصفهانی
شاعر ایرانی و دربار مغولان هند
محمدرضا بن عبدالله اصفهانی متخلص به شکیبی (۱۵۵۷–۱۶۱۴م) شاعر فارسیزبان ایرانی در دربار مغولی هند بود.
شعر
ویرایششکستهدل نشویم ار ترا سر جنگست | که آبگینهٔ ما همطبیعت سنگست | |
ز دوست هم گله دارد ستم رسیدهٔ هجر | ستاره سوخته با آفتاب در جنگست | |
چو آفتاب بویرانهام قدم درنه | که گفتهاست که گامی هزار فرسنگست |
* * * |
غمت از من غم جان بیش دارد | توانگر شرم مهمان بیش دارد | |
بشارتهاست از بخت سیاهم | که ابر تیره باران بیش دارد | |
که میداند درین بستان شکیبی | گیا یا سرو دوران بیش دارد |
* * * |
نردیست جهان که بردنش باختنست | نرادی او بنقش کم ساختنست | |
دنیا بمثل چو کعبتین نردست | برداشتنش برای انداختنست |
* * * |
ای آنکه بزندگانیت دسترس است | مغرور مشو که شعله مهمان خس است | |
این مرغ گرفتار که نامش نفس است | بیرون رود ار ز آسمانش قفس است[۱] |
* * * |
منابع
ویرایش- ↑ ذبیحالله صفا. تاریخ ادبیات ایران. ج. چهارم. چاپ هفتم. تهران: انتشارات فردوس، ۱۳۸۹. ۳۳۹. شابک ۹۷۸۹۶۴۳۲۰۴۷۵۴.