مادر (فیلم ۱۳۶۸)
فیلم ۱۳۶۸ به کارگردانی علی حاتمی
دیالوگها
ویرایش- «شب رو باید بیچراغ روشن کرد.»[۱]
- «آبلیموی حالبُرت رفت سراغ بهار نارنج کیچا، آبجی خانوم مرباش … دستخوش! هلّ و گلابم میزاییدی حریف هفت بیجارت نمیشد ترنجبین بانو! … سِهره مِهره یه دوجین بچه میزاد یکیش میشه بلبل، ننهٔ ما کَت سِهره رو بست زایید گل و بلبل. سنجد! دهن مهن، کولون مولون! آخه تورو خدا از این جسد مرده شور خونه برمیومد زابراش کردین؟ آمبولانس تو خیابون ببیندش جلبش میکونه.»