لعبت والا
ژورنالیست، نویسنده، شاعر، و ترانهسرا ایرانی
لعبت والا شیبانی (۱۱ نوامبر ۱۹۳۰، تهران) روزنامهنگار، شاعر، داستاننویس و ترانهسرای ایرانی است. [۱]
گفتاوردها
ویرایش- «هنر فداکاری لازم دارد و باید تمام نیرو را برایش گذاشت و من این کار را نکردم. من بیشتر برای زندگی و در جهت امرار معاش حرکت کردم چون بیشتر ایام زندگیام به عنوان یک زن تنها فرزندانم را سرپرستی کردم، طبیعتاً انرژی من بیشتر صرف زندگی آنها شده است.»[۲]
صبحدم چون دیده بگشایم ز خواب | چشم من گیرد سراغ آفتاب | |
باز شهر ابری دیر آشنا | باز غربت، باز غربت، ای خدا! | |
باز درد دوری از یار و دیار | با شمار لحظههای انتظار | |
باز روز حسرت و دلمردگی | هر نفس مردن بنام زندگی | |
من کجا و شهر خاموشان کجا؟ | نغمهٔ مستان و مدهوشان کجا؟ | |
تا جدا از خانه و کاشانهام | آه! من با خویش هم بیگانهام | |
آفتاب اینجا ندارد رنگ و بو | کس نداند رمز و راز عشق او | |
باده اینجا بادهٔ جانانه نیست | عکس روی یار در پیمانه نیست | |
نرگس اینجا نرگس شیراز نیست | در نگاه سرد ساقی راز نیست | |
هم سخن بسیار و همدل کیمیا | در کنار هم، ولی از هم جدا[۱] |
منابع
ویرایش- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ برقعی، محمدباقر. سخنوران نامی معاصر ایران. ج. چهارم. نشر خرم، چاپ ۱۳۷۳. ص۳۱۱۹. شابک ۹۷۸۹۶۴۹۹۷۲۴۰۴.
- ↑ [۱].