شلاق
شَلّاق ابزار یا سلاحی است که برای ضربه زدن به انسان یا سایر حیوانات برای اعمال کنترل از راه انطباق با درد یا ترس از درد طراحی شدهاست. آنها همچنین میتوانند بدون ایجاد درد برای نشانههای سمعی و بصری مانند سوارکاری استفاده شوند. شلاقها معمولاً یا یک چوب محکم هستند که برای تماس مستقیم طراحی شدهاند یا رشتهای انعطافپذیر هستند که نیاز به چرخش تخصصی دارند.
گفتاوردها
ویرایش- هر شلاقی که فرود میآید دو صدا
دارد
یک صدا را شلاقزن میشنود
صدای دیگر را شلاقشده
ما صدای دوم شلاق هستیم
کدام صدا قویتر است
نرون و رضاشاه صدای اول را میشنوند
صدای دوم را ما میشنویم
عرقش را شلاقزن پاک میکند
ما نیز عرقمان را پاک میکنیم
شلاق بعدی را که میزند، میگوییم:
محکمتر ازین هم توانید بزنید آقا، ما شما را محکمتر ازین زدهایم
...
یک نفر به کمک مادرش، خواهرش را کشته
ابروهای مرده را به دقت تراشیده
سرش را هم تیغ زده
رفته یک چمدان بزرگ خریده
جسد خواهر را در چمدان گذاشته
چمدان را روی گاری انداخته
خواهر کوچکترش را روی چمدان نشانده
چوبهای گاری را بهدست گرفته
و در خیابانهای به راه افتاده
میبینید که ما از سایگون، فلسطین یا بلفاست صحبت نمیکنیم
از تهران که پایتخت شاهنشاهی است صبحت میکنیم
شلاق را محکمکتر ازین هم میتوانید بزنید آقا، ما شما را محکمتر ازین زدهایم
روزی که چاههای نفت خشک شود، شما خواهید رفت
ما صبر نمیکنیم
عرقش را شلاقزن پاک میکند
ما نیز عرقمان را پاک میکنیم
او میزند
ما میخوریم
او صبر نمیکند
ما صبر نمیکنیم
در فاصلهٔ دو شلاق، یک سؤال مطرح میشود
چه بکنیم که پیش از خشک شدن چاههای نفت شما از اینجا بروید
شلاق را محکمتر ازین هم میتوانید بزنید آقا، ما شما را محکمتر ازین زدهایم- رضا براهنی، «ظلالله:دو صدای شلّاق»[۱]
منابع
ویرایش- ↑ براهنی، رضا. ظلالله، شعرهای زندان. ویرایش دوم. تهران: مؤسسهٔ انتشارات امیرکبیر، ۱۳۵۸ش/ ۱۹۷۹م. ۱۲۵.