شارل پرو
نویسندهٔ فرانسوی سدهٔ ۱۷ میلادی
سیندرلا
ویرایش- «زمانی که کارش را انجام داده بود، کنار بخاری رفته و بین خاکسترها مینشست.»
- «مادربزرگش که یک پری بود به او گفت:میخواهی به جشن بروی، نمیخواهی؟»
- «به باغ برو و برایم یک کدو تنبل بیاور.»
- «سپس زیباترین دمپاییهای دنیا را که از شیشه ساخته شده بود به او داد.»
- «جذابیت هدیهٔ واقعی پریهاست.»