سوشیانس رمانی فانتزی از شروین وکیلی

گفتاوردها

ویرایش
مهر گفت: «اینها همه فلسفه‌بافی‌های آدمیان است. واقعیت آن است که امروز چیزی جز تداوم دیروز نیست.»
مهردروج خنده‌ای تلخ کرد و گفت: «اهورایان هرگز درنمی‌یابند که چنین نیست. امروز دیباچهٔ فرداست
سوشیانس گفت: «سخنانتان بوی خطاهای قدیمی می‌دهد. برای من امروز تنها امروز است. من در پی آن هستم که این زمانه و تاریکیهایش را که در دیروز و فردا لانه کرده است از میان بردارم. آیا به راستی هیچ‌یک از شما نیست که بخواهد به من کمک کند؟»
مهر گفت: «من می‌خواهم اما نمی‌توانم.»
مهردروج گفت: «من می‌توانم ولی نمی‌خواهم.»

پیوند به بیرون

ویرایش
ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ