سُرور کسمایی (۱۹۶۲، تهران) رمان‌نویس و مترجم ایرانی-فرانسوی است.

گفتاوردها

ویرایش
  • «انقلاب می‌گفت ایرانی نیستیم، مسلمانیم؛ شهروند نیستیم، مومنیم؛ ملت نیستیم، امت‌ایم؛ امّا نسل من در جستجوی باورهائی بود که خود بتواند بدان اعتقاد داشته باشد.»[۱]
  • من هم جزو بخشی از آن نسلی بودم که در این انقلاب شرکت کرد و به آرمان‌های این انقلاب باور داشت و بعد شکست انقلاب را دید و خودش هم در این شکست غوطه‌ور شد. من هم مثل همهٔ آنهای دیگر. البته خُب، به‌خاطر این‌که فعالیت‌هایی هم داشتم، مجبور شدم خیلی سریع خارج بشوم. ولی من در این سفر تنها نبودم و خوشبختانه خواهرم با من بود و ما هردو مسئله داشتیم. دو بودن در این سفر خیلی به ما کمک کرد. برای این‌که هروقت من ناامید می‌شدم، او از من حمایت می‌کرد و هروقت او خسته بود و بی‌باور به این‌که ما بتوانیم بیاییم بیرون، من زیر بغل او را می‌گرفتم.
  • گاه واقعیت چنان دنیای تخیل را پشت سر می‌گذارد که دیگر نیازی نیست، چاشنی‌اش را زیاد کنیم.
    • ۱۱ آوریل ۲۰۰۷/ ۲۲ فروردین ۱۳۸۶؛ مصاحبه با «دویچه وله»[۲]


منابع

ویرایش
ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ