زبیده خانم دختر فتحعلی‌شاه قاجار با تخلُّص جهان (۱۸۱۴، همدان -۱۸۹۵، شورین) شاهدخت قاجاری، شاعر، نیکوکار و بانوی صوفی ایرانی بود. [۱]

گفتاوردها ویرایش

دیوانه شو
گفتند خوش در گوش دل، چون عاشقی دیوانه شو      گر وصل او خواهی ز خود بیگانه شو بیگانه شو
در عشق او گر صافی، باید بسوزی خویشتن      در شعله عشقش دلا، پروانه شو پروانه شو
اندر دل هر عارفی، زین می‌بود میخانه‌ها      خواهی دلا عارف شوی، میخانه شو میخانه شو[۱]
سوز و ساز
در شب هجران گدازم همچو شمع      روز وصلت سر فرازم همچو شمع
در رهت استاده‌ام از روی شوق      تا بیایی جان ببازم همچوش شمع
از غمت با آتش هجران همی      گه بسوزم گه بسازم همچو شمع[۱]
کوی دوست
خواهم از ساقی مهوش تا نماید لطف عام      هر زمان ریزد به کام خشک من جامی دگر
گرچه نتوان لنگ لنگان پا نهم در کوی دوست      لطف او گر شامل آمد، می‌نهم گاهی گر[۱]
عاشق دیوانه
در ده به من ای ساقی، ز آن می دو سه پیمانه      کز سوزد درون گویم، شعری دو سه مستانه
خواهم که در این مستی، خود نیز روم از یاد      غیر از تو نماند کس، نه خویش و نه بیگانه
از عشق رخ جانان، گشته است جهان حیران      مستانه سخن گوید، این عشق دیوانه[۱]

منابع ویرایش

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ مشیر سلیمی، علی‌اکبر. «جهان». در زنان سخنور. ج. اول. تهران: مؤسسهٔ مطبوعاتی علمی، سال ۱۹۵۶م. ص ۱۶۲.