لئو بوسکالیا
نویسنده آمریکایی
(تغییرمسیر از بوسکالیا)
لئو بوسکالیا، نام کامل او (فلیس لئوناردو بوسکالیا)، استاد دانشگاه، نویسنده و سخنران آمریکایی - ایتالیاییتبار - است. زادروز: (۳۱ مارس ۱۹۲۴ میلادی). وی در تاریخ (۱۱ ژوئن ۱۹۹۸ میلادی) در «گلنبروک» ایالت نوادا درگذشت.
دارای منبع
ویرایش- «اگر به جستجوی منشأ شکستهایمان برآییم، بر خردمان افزوده خواهد شد. ما برای رفتارهای کهنه خود چارههای نو میجوییم و برای برخوردهای آینده، تدابیری تازه میاندیشیم.»
- زاده برای عشق
- «این انتظار که «تا زمانی که عشقی برابر دریافت نکنم عاشق نمیشوم» ممکن است یک عمر طول بکشد.»
- زندگی، عشق و دیگر هیچ
- «اما عشق از مقولهٔ دیگری است، عشق تنها وقتی عشق است که بیچشمداشت ارزانی شود. مثلاً نمیتوانی اصرار داشته باشی کسی را که دوست میداری حتماً عاشق تو باشد، حتی فکرش هم خندهدار است، با اینحال به طور ناخودآگاه این راهی است که بیشتر مردم در آن زندگی میکنند. اگر به راستی عاشق باشی، چارهای نداری جز اینکه به راستی مؤمن باشی، اعتماد کنی، بپذیری و امیدوار باشی که عشق تو را پاسخی هست. اما هرگز اطمینان کامل و تضمینی وجود ندارد.»
- زندگی، عشق و دیگر هیچ
- «به نظر میرسد که ما از شکستهایمان زودتر پند میگیریم تا از کامیابیهایمان. ما همواره شکست را در تقابل با کامیابی میبینیم و حال آنکه چنین نیست. کامیابی اغلب با شکست همسایه است.»
- زاده برای عشق
- «در عشق زیستن بزرگترین نبرد زندگی است. عشق بیش از هر تلاش انسانی دیگر، یا هر احساس عاطفی دیگر، نیاز به ظرافت، انعطافپذیری، حساسیت، درک، پذیرش، شکیبایی و تحمل و دانش و قدرت دارد، چرا که عشق و دنیای واقعی چیزی را میسازند که به دو نیروی عظیم متضاد میماند.»
- زندگی، عشق و دیگر هیچ
- «در واقع اگر کسی در قبال عشقی که ارزانی میکند، چشمداشت داشته باشد مسلماً در پایان مأیوس میشود، زیرا بعید است که خیلی از آدمها بتوانند همه نیازهای او را برآورده سازند، حتی اگر عاشق و شیدای او باشند!»
- زندگی، عشق و دیگر هیچ
بدون منبع
ویرایش- «آنچه را که ما رمز شادی مینامیم، سری نیست مگر خواستهٔ ما برای انتخاب زندگی.»
- «نگذارید تا خشم تمامی وجود شما را فرا گیرد یا شما را بیازارد و یا به شما آسیب رساند. خشم فقط انرژی شما را گرفته و مانع از عشق و محبت نسبت به دیگران میگردد.»
- «یک زندگی را وقتی میشود با خوشبختی قرین دانست که شروعش با عشق باشد و ختمش با جاهطلبی.»