افسانه نجمآبادی
نویسنده، پژوهشگر و استاد ایرانی دانشگاه هاروارد
افسانه نجمآبادی (۱۹۴۶، تهران) نویسنده، پژوهشگر و استاد دانشگاه هاروارد در رشتهٔ مطالعات زنان، جنسیت و تاریخ (به ویژه مطالعات تاریخی در قرن نوزدهم میلادی در ایران) است.
گفتاوردها
ویرایش- «اسنادی که مواد خام مطالعات زندگی اجتماعی زنان و زندگی روزمره نه از بالا، بلکه از دل زندگی مردم عادی باشد غیرقابل دسترس است. این دشواری انگیزه اصلی ما برای این کار شد. هرگاه که به تاریخ نگاران این دوره میگفتیم که چرا زنان در تاریخ شما نیستند میگفتند منبع نداریم.»
- مصاحبه با روزنامه ایران، ۱۳۹۵[۱]
- «حرف من… این نبود که خورشید مرد بوده است. در سطح نمادین در دوره قاجار یک مدل ایدهآل زیبایی وجود داشت و نماد صورت شکل این زیبایی میتوانست مذکر یا مؤنث باشد. شما اگر در نقاشیهای دوره قاجار به لباس و سرپوش افراد نگاه نکنید و فقط از پیشانی تا انتهای صورت را ببینید فرقی بین مذکر و مؤنث نمیبینید چون نماد، زن و مرد نبود؛ نماد زیبایی بود. این حالت تا آخر دوره قاجار عوض میشود و دیگر زیبایی زن و مرد یکی نیست.»
- مصاحبه با روزنامه ایران، ۱۳۹۵[۱]
- «مؤنث دانستن وطن هم برمیگردد به این که در این دوره دربارهٔ عشق تأکید بیشتری به عشق زن و مرد میشود. کسانی که قسمتهای عمده ادبیات ملی گرایانه را در ستایش وطن یا اینکه به داد وطن بیچاره برسید مینوشتند عمدتاً مرد بودند و وقتی میخواستند دربارهٔ وطن به عنوان یک چیز ملموس بنویسند با این تغییرات دیگر نمیشد وطن را عنصری مردانه بدانند بخصوص اینکه نقش خودشان در آگاهی بخشی نقش ناجی بود و چون خود این ناجی مذکر بود چیزی را که نجات میدادند باید مؤنث بود.»
- مصاحبه با روزنامه ایران، ۱۳۹۵[۱]
- «ایران فقط با اروپا که تعامل فرهنگی نداشت با عثمانی و هند و دنیای عرب هم در ارتباط بود. بخصوص دورهای بود که چه در بمبئی و چه در کلکته، عشق آباد و استانبول و قاهره و دمشق و بیروت جماعتهای بزرگ ایرانی اعم از تجار و روشنفکران بودند و رفت و آمدهایی که وجود داشت در نواحی مختلف ایران تحت تأثیر و ترکیبات متفاوت بود. بی شک رفت وآمدهای فرهنگی و تجاری و سیاسی بین ایران و تمام این نواحی از جمله اروپا و هند و قفقاز و روسیه و دنیای عرب تأثیرات فرهنگی مختلفی ایجاد کرد.»
- مصاحبه با روزنامه ایران، ۱۳۹۵[۱]
- «در حیطههایی مثل تاریخنگاری قشرها حاشیهای تر، فضا بازتر شده است و تاریخ نگاران متوجه شدهاند که نمیشود صرفاً براساس مکتوبات به دنبال تاریخنگاری بروند. این ایده الآن در بعضی جاها بیشتر و در بعضی جاها کمتر جا افتاده است که برای فهمیدن شیوه زندگی انسانها در گذشته نمیشود فقط به مکتوبات تکیه کرد. چون این انسانها هم مثل ما اینطور نبودند که فقط بنویسند و چاپ کنند و حرف میزدند و از وسایل روزمره استفاده میکردند و معنای آنچه میدیدند بر اساس آنچه میشنیدند شکل میگرفت در نتیجه این شیوه بخصوص در حیطه تاریخهای فرهنگی و زندگی روزمره کمکم جای خودش را باز کرده اگرچه هنوز غالب نشده است.»
- مصاحبه با روزنامه ایران، ۱۳۹۵[۱]
- «یکی از مشکلات ما در تاریخنگاری زنان این بود که روایتها چندان مستند نبود و بر اساس روایات غالب یک دوره شکل میگرفت و یک سری مطالب تکرار مکررات بود و با تکرارشدنهایش تبدیل به واقعیت شده بود. الآن خوشبختانه این موضوع شکسته شده است و علاوه بر آن تاریخنگاری در مقیاس محلی و کوچکتر، به جای تاریخنگاریهای کلان مقیاس به لحاظ زمانی و مکانی، جای خودش را باز کرده است. برای رسیدن به تاریخنگاریهای غنی تر به تاریخ نگاران بیشتری در حوزههای کوچکتر احتیاج داریم.»
- مصاحبه با روزنامه ایران، ۱۳۹۵[۱]
- «در دربار قاجار جز مهدعلیا که بیشتر به خاطر نقش سیاسیاش شناخته شده و حتی انیسالدوله که یکی از کسانی بود که عرایض مردم به دستش میرسید و او به شاه منتقل میکرد زنان دیگری هم بودند مثل ضیاءالسلطنه دختر فتحعلی شاه که هم خطاط خوبی بوده و هم خزانه فتحعلی شاه دست او بوده است.»
- مصاحبه با روزنامه ایران، ۱۳۹۵[۱]
- «یکی از مشکلات ما در رابطه با زنان دوره قاجار این است که تاریخنگاری دوره پهلوی آن زمان را دوره ظلمت و بی سوادی زنان عنوان میکرد و این نه بر مبنای اسناد بلکه بر مبنای روایت تاریخنگاری آن دوره بود. از اوایل دوره قاجار ما نوشتههایی از زنان داریم که نمونه آن رساله «نجات المسلمات» نوشته نوری جهان طهرانی است. او اول کتاب توضیح میدهد که این را برای خواهران مسلمانم مینویسم که چون دسترسی به مجتهدین ندارند تا سوالات شان را بپرسند از این کتاب استفاده کنند… این کتاب نشان دهنده آن است که همه زنان آن دوره بی سواد نبودند و کسانی بودهاند که سواد داشتهاند و او این کتاب را برایشان نوشته است.»
- مصاحبه با روزنامه ایران، ۱۳۹۵[۱]
- «در اواخر دوره قاجار هم بی بی خانم استر آبادی را داریم که «معایب الرجال» را مینویسد و زنان دیگری که مدارس و روزنامههای زنان را بازمی کنند. اما هنوز تاریخی نداریم که قدمهای میانی بین اول و آخر را پر کند و روایت چگونه آموختن زنان را بیان کند.»
- مصاحبه با روزنامه ایران، ۱۳۹۵[۱]