اسماعیل شاهرودی
سیاستمدار ایرانی
اسماعیل شاهرودی با تخلُّص آینده (۱۹۲۵، دامغان - ۲۵ نوامبر ۱۹۸۱، تهران) پژوهشگر ادبی و شاعر نوگرای ایرانی بود.[۱]
گفتاوردها
ویرایشباری، هزار سال از آن ماجرا گذشت | او رفت و من هنوز پی او روانهام | |
در جست و جوی او همه کوههای شهر | کندند روی راه به هر سو نشانهام | |
هرشب کنار رخنهٔ دیوارها چو دزد | میافکنم به روی زمین طرح سایهای | |
دایم هوار میکشد ای مرد دور شو ! | در هرکجا ترانهٔ لالای دایهای | |
او رفت و من به میکدهها گم شدم ز چشم | غیر از شراب هیچکس از او خبر نداشت | |
در باده مینشست نگاهش بسی به عمق | دیگر به او زبان نگاهم اثر نداشت | |
میزد به قلب جام رخش در شراب تلخ | گاهی فراز آمده و گاه میرمید | |
چون خوشههای تازه که روید به دشتها | موی سیاه او زدل باده میدمید | |
می بردمش به حلق که شاید پیاله را | از او تهی نموده و خود جام او کنم | |
اما دریغ! خواب فرو کوفتم زپای | تا آمدم که با تن او شست و شو کنم | |
اینک هزار سال است کز نام میکده | هرصبح آفتاب تراود به روی من | |
من همچنان به جست و جوی او درون راه | او همچنان نیامده مانده به سوی من [متن کوتاهشده][۱] |
منابع
ویرایش- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ برقعی، محمدباقر. سخنوران نامی معاصر ایران. ج. اول. نشر خرم، چاپ ۱۳۷۳. ص۱۴۱. شابک ۹۷۸۹۶۴۹۹۷۲۴۰۴.