ابوعثمان حیری
ابوعثمان سعید حیری (۲۳۰–۲۹۸ق). صوفی و عارفِ سدهٔ سوم ق.
گفتاوردها
ویرایش- «در کودکی پیوسته دلم چیزی از حقیقت درخواست میکرد، و از ظاهربینان۲ گریزان بودم، و پیوسته بدان میبودم که جز این عامه برآناند چیزی دیگر هست و شریعت را اسراری است جز این ظاهر .» از تذکرة الأولیاء
- «ادب، ستونِ فقیران و آرایشِ ثروثمندان است.» از تذکرة الأولیاء
- «با ثروتمندان به گرامی و با فقیران به فروتنی سخن بگو؛ که گرامی داشتن بر ثروثمندان فروتنی است و فروتنی نزدِ فقیران شریفتر است.» از تذکرة الأولیاء
- «پارسایی]زهد [در حرام واجب ، در مباح وسیله و در حلال نزدیککننده ] به خدا[ است. » از تذکرة الأولیاء
- « محبّت را از آن محبّت نام کردند که هر چه در دل است جز محبوب محو گرداند. » از تذکرة الأولیاء
- « آرزومندی میوهٔ محبّت است ، هر که خدا را دوست میدارد آرزومندِ خدا و دیدارِ اوست. » از تذکرة الأولیاء
- « هر که از حیا سخن گوید و شرم ندارد از خدای در آنچه گوید او مستدرج بود. » از تذکرة الأولیاء
- « شُکرِ عام بر خوراک و پوشاک است ، و شُکرِ خاص بر آنچه در دل ایشان آید از معانی. » از تذکرة الأولیاء
- « ترس مردمِ خاص در زمان حال است و ترسِ عوام در آینده است. » از تذکرة الأولیاء
- « خلافِ سُنَّت در ظاهر ، نشانهٔ ریاکاریِ باطن است. » از تذکرة الأولیاء
- « هر که سُنَّت را بر خود امیر کند حکمت گوید ، و هر که هوا را بر خود امیر کند بدعت گوید. » از تذکرة الأولیاء