ابوعبدالله بن جلا (؟-۳۰۶ق)از بزرگان تصوّف در سدهٔ ۳ق.

گفتاوردها

ویرایش

از تذکرة الاولیاء، عطار نیشابوری، بخش «ذکر ابوعبدالله بن جلا»

  • «قصد کردن تو برزق تو را از حق دور کند و محتاج خلق گرداند.»
  • «هر حق که با او باطلی شریک تواند بود از قسم حق به قسم باطل آمد به جهت آنکه حق غیور است.»
  • «خایف آن بود که از غمها او را ایمن کنند.»
  • «تقوی شکر معرفت است و تواضع شکر عزو صبر شکر هر که مصیبت.»
  • «اگر نه شرف تواضع استی حکم فقیر آنستی که بزودی میلنجیدی.»
  • «صوفی فقیری است مجرد از اسباب.»
  • «هر که تقوی باوی صحبت نکند در درویشی حرام محض خورد.»
  • «زاهد آن بود که به دنیا بچشم زوال نگرد تا در چشم او حقیر شود تا دل به آسانی ازوی بر تواند داشت.»
  • «همت عارف حق باشد و ازحق بهیچ چیز بازنگردد.»
  • «هر که مدح وذم پیش او یکسان باشد او زاهد بود و هر که بر فرایض قیام نماید باول وقت عابد بود و هر که افعال همه از خدای بیند موحد بود.»

دربارهٔ او

ویرایش
  • «آن سفینه بحر دیانت آن سکینه اهل متانت آن بدرقه مقامات آن آینهٔ کرامات آن آفتاب فلک رضا ابوعبدالله بن الجلا رحمة الله علیه از مشایخ کبار شام بود و محمود و مقبول این طایفه بود و مخصوص به کلمات رفیع و اشارات بدیع ودر حقایق و معارف و دقایق و لطایف بی‌نظیر بود.»