آلیس مونرو
نویسنده و فیلمنامهنویس کانادایی
آلیس مونرو (۱۰ ژوئیه ۱۹۳۱ – ۱۳ مه ۲۰۲۴)، نویسندهٔ کانادایی معاصر و برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۲۰۱۳
دارای منبع
ویرایش- «تعداد کمی از مردم گنجینهای دارند و اگر تو هم از آن افراد هستی، باید به آن بچسبی و اجازه ندهی در کمینت بنشینند و آنرا از تو بگیرند.»
- مجموعه داستان فرار «۲۰۰۴»
- «همیشه به یاد داشته باش وقتی مردی از اتاق بیرون میرود، همه چیز را آنجا میگذارد… اما وقتی زنی از اتاق خارج میشود تمام چیزی را که در اتاق اتفاق افتاده است با خود حمل میکند.»
- شادی بیش از حد (۲۰۰۹)
- «در زندگی شما مکانهای کمی، یا شاید یک مکان وجود دارد، جایی که چیزی برای شما اتفاق افتاده است، و بقیهٔ مکانهای دیگر.»
- شادی بیش از حد (۲۰۰۹) مجلهٔ هارپر اوت ۲۰۰۹
پاییز داغ
ویرایش- موری او را به سینما برد. آنها فیلم پدر عروس را دیدند. گریس خیلی از آن بدش آمد. او از دخترهایی مثل همان که نقشش را الیزابت تیلور بازی میکرد متنفر بود. دخترهای ثروتمند لوسی که جز چربزبانی و درخواست کردن هیچ انتظاری از آنها نمیرود. موری گفت که این فقط یک فیلم کمدی است؛ گریس هم میگفت که موضوع این نیست. او نمیتوانست فکر کند که علت این است که او یک پیشخدمت بود و آنقدر فقیر که حتی نمیتوانست به دانشکده برود و اگر او چنین عروسی میخواست باید سالها پول جمع میکرد تا بتواند هزینهاش را بپردازد.
- گریس نمیتوانست توضیح دهد یا حتی خودش کاملاً درک کند که احساسش حسودی نبود؛ خشم بود و علت عصبانیتش این نبود که او نمیتوانست آنگونه خرید کند یا لباس بپوشد؛ بلکه به این خاطر که این الگویی بود که دخترها باید مانند آن میشدند. این چیزی بود که مردها، مردم، همه از دخترها انتظار داشتند؛ زیبا، عزیزدردانه، لوس، خودخواه و بیمغز. یک دختر باید چنین باشد تا عاشقش بشوند؛ بعد مادر میشود و تمام وجودش را وقف بچههایش میکند. دیگر خودخواه نخواهدبود؛ ولی همچنان برای ابد بیمغز باقی میماند.
- گریس با غضب دراینباره حرف میزد؛ درحالی که کنار پسری نشستهبود که عاشقش شدهبود؛ بهخاطر اینکه در یک آن به کمال و بیهمتایی ذهن و روح او ایمان آورده بود و فقر او را همچون جلایی رمانتیک بر این کمال میدید.[۱]
جستارهای وابسته
ویرایشمنابع
ویرایش- ↑ آلیس مانرو، پاییز داغ، ترجمهٔ شیرین احدزاده، انتشارات کوله پشتی، ۱۳۹۲.