متالیکا

گروه موسیقی هِوی متال آمریکایی

متالیکا یک گروه هوی متال آمریکایی است که بخش عظیمی از شهرت آنها، مربوط به متن اشعاری که دارند می باشد.

متالیکا

اشعار ویرایش

ترانهٔ Ride The Lightning

  • "چه کسی به تو این قدرت را داده / که بگویی: من زندگیت را خواهم گرفت؟!"
  • "متهم به گناهی شدم / ولی این اتهام لعنتی / حقیقت ندارد!"


ترانهٔ Fade To Black

  • "انگار دیروزی هرگز وجود نداشته / مرگ مرا به آغوش گرمش می خواند / حالا تنها چیزی که می گم اینه، خداحافظ"
  • "بنظر می رسه زندگی در حال محو شدنه / هرروز و هرروز دورتر می شه / در درون خودم گم می شم / نه چیزی برام اهمیت داره، نه فرد دیگری
  • "هیچکس جز خودم / نمی تونه من را نجات بده / اما دیگه خیلی دیر شده"


ترانهٔ Master Of Puppets

  • "مرا بچش می بینی که مقدار بیشتری ازم می خواهی"
  • "ارباب عروسک ها / من هستم که بندهای تورا می کشم / ذهنت رو بهم می ریزم و رویاهایت را لگدکوب می کنم"
  • "ارباب! ارباب! / کجا هستند آن رویاهایی که قبلا داشتم؟! / ارباب، ارباب وعده های تو همه دروغ بود / خنده!!، خنده!! / تمام چیزی که می بینم و می شنوم صدای خنده است! / خنده، خنده، خنده به گریه های من..."
  • "جهنم به همه ی آنها می ارزد / در مقابل کارهایت پاداشی طبیعی است / این فقط شعری بی معنی و معمایی حل نشدنی است / از روزهایی که به تو وعده داده بودم عبور کن / اکنون زندگی تو خارج از فصل است و تو مرده ای بیش نیستی!!"


ترانهٔ And Justice For All

  • "چکش عدالت تورا خرد می کند / با تمام قوا"
  • "به دنبال حقیقت نگرد / برد (برایشان) همه چیز هست / خیلی ترسناک است، (ولی) خیلی حقیقی، خیلی واقعی!"
  • "هیچ چیز نمی تواند نجاتمان دهد!"

"عدالت گم شده،به عدالت تجاوز شده،عدالت نابود شده."

ترانهٔ One

  • "نمی تونم چیزی را بخاطر بیاورم / حتی نمی تونم بگم که حقیقت داره یا خیاله / از درونم صدای شیون و ناله احساس می کنم / این سکوت وحشتناک، مرا از ادامهٔ زندگی باز می دارد"
  • "نفسم را به امید مرگ، درون سینه ام حبس می کنم / اوه، خدای من! لطفاً مرا از این کابوس بیدار کن"
  • "تاریکی مرا محو کرده / تنها چیزی که می بینم وحشت مطلقه / نه می تونم زندگی کنم / نه می تونم بمیرم / بدنم مثل زندان شده! / مین بیناییم را گرفت / قدرت تکلمم را گرفت / بازوانم را گرفت / پاهایم را گرفت / روحم را گرفت / و من را با زندگی جهنمی تنها گذاشت!


ترانهٔ Enter Sandman

  • "روز وارد می شود / شب خارج می شود / دستم را بگیر / هرگز نمی توانی به سرزمین رویاهایت دست پیدا کنی!"
  • "رویاهای جنگ ، رویاهای دروغین / رویاهای آتش اژدها / و چیزهایی که نیش خواهند زد!"


ترانهٔ Sad But True

  • "من رویاهایت هستم، تورا واقعی می کنم / چشمهایت هستم، زمانی که از خود بی خودی / و وقتی تلافی می کنی درد و رنجت می شوم / ناراحت کننده است، اما حقیقت دارد!"
  • "تنفر! تنفر تو هستم! هنگامی که به عشق نیاز داری تنفر تو هستم!"


ترانهٔ The Unforgiven

  • "چیزی که درک کردم، چیزی که فهمیدم، هرگز آنطور که باید در زندگیم ندرخشیدم / هرگز نخواهم بود، هرگز نخواهم دید٬ نمی بینم چیزی را که ممکن است وجود داشته باشد / چیزی که درک کردم، چیزی که فهمیدم، هرگز آنطور که باید در زندگیم ندرخشیدم / هرگز آزاد نخواهم بود، نه می تونم خودم باشم، پس تورا نابخشوده می خوانم"
  • "سپس آن پیرمرد آماده می شود / تا در افسوس به دنیا آمدنش بمیرد / و آن پیرمرد من هستم"


ترانهٔ Wherever I May Roam

  • "ولگرد، آواره، خانه بدوش، دربدر / هرچه می خواهید مرا بخوانید"
  • "اما کارهایم را بدون عجله انجام می دهم / من آزادم هرجایی که بخواهم حرف های ذهنم را بیان کنم / هرجایی که ممکن است پرسه بزنم / هرجا که سرم را بگذارم خانه ام است / و برروی سنگ قبرم حکاکی می کنم / جسمم به خواب رفته، اما روحم هنوز پرسه می زند"


ترانهٔ Nothing Else Matters

  • "همیشه به خودمان باور خواهیم داشت که چه کسی هستیم و چیز دیگری اهمیت نخواهد داشت".
  • "هرگز به چیزهایی که می گفتند اهمیت نداده ام / هرگز به بازی هایی که می کرده اند اهمیت نداده ام / هرگز به کارهایی که انجام می دادند اهمیت نداده ام / هرگز به چیزهایی که می دانستند اهمیت ندادم / اما من می دانم"


ترانهٔ My Friend Of Misery

  • "تو فقط ایستادی و داری فریاد می کشی / می ترسی که هیچکس صدایت را نشنیده باشد"
  • "تو خیلی دنیا را جدی گرفتی، و تموم سختی هایش را روی شونه هایت تحمل می کنی"


ترانهٔ Until It Sleeps

  • "از تو متنفر است پس مرا در آغوش بگیر / تا به خواب برود"
  • "پس خودم را می شکافم اما مراقب باش! چیزهایی درونم هستند که رحم نمی شناسند"


ترانهٔ Mama Said

  • "پسرم، زندگیت مثل یک کتاب باز است، تا تمامش نکردی آنرا نبند"
  • "و گفت: فواره چون بالاتر رود، سخت تر بر زمین افتد"
  • "مامان، دارم به خانه بر می گردم، اما دیگر آن کسی نیستم که همیشه آرزویش را داشتی"


ترانهٔ The Memory Remains

  • "ثروت و شهرت، آیینه ی پوچ، دیوانه شده / اما خاطرات باقی می مانند"
  • "خاکستر به خاکستر، غبار به غبار، پیش به سوی سیاهی"


ترانهٔ The Unforgiven II

  • "قلب سیاه هرروز سیاه تر می شود"
  • "این کلید را درونت دفن می کنم، چون تو نیز نابخشوده هستی"


ترانهٔ The Unforgiven III

  • "چگونه می توانم گم و ناپدید شوم اگر جایی برای رفتن نداشته باشم؟ / دریا های طلا را جستجو کردم، چگونه ممکن است که انقدر سرد و بی روح باشند؟ / چگونه می توانم گم شوم در حالی که در یاد یادآوری زندگی دوباره هستم / چگونه می توانم تورا مقصر بدانم زمانی که این من هستم که نمی توانم خود را ببخشم؟"
  • "مرا ببخش... / مرا نبخش... / مرا ببخش... / مرا نبخش... / مرا ببخش... / مرا نبخش... / مرا ببخش... / چرا نمی توانم خود را ببخشم؟"

پیوند به بیرون ویرایش

ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ
متالیکا
دارد.